تاریخ : سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Tuesday, 23 April , 2024
5

رهایی در نوازندگی، بارزترین ویژگی ذوالفقار عسگریان بود

  • کد خبر : 6420
  • ۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۴
رهایی در نوازندگی، بارزترین ویژگی ذوالفقار عسگریان بود
خراسان رضوی ذوالفقار عسگریان در نوازندگی رها و آزاد بود؛ برای او مهم موسیقی بود و نه چیز دیگر. برای همین مرز برای او معنا نداشت؛ مردان‌شاهی درباره ذوالفقار می‌گوید عسگریان باید ساز می‌زد و در عین اینکه قاعده‌مند بود، بی‌قاعده نیز نوازندگی می‌کرد و این رهایی در نوازندگی ذوالفقار، بارزترین ویژگی سبک او بود.

به گزارش خبرگزاری شنو امروز ۱۶ آذر ماه مصادف است با سالروز درگذشت ذوالفقار عسگری‌پور(عسگریان) او نماد وحدت موسیقایی است، کسی که رها ساز زد و مرزهای جغرافیایی و قومی را شکست و با سازش غوغایی در موسیقی فولکلور به پا کرد.

هرکس که موسیقی فولک را می‌شناسد، با ذوالفقار عسگریان نیز آشناست؛ دلیل این پیوند چیست و چرا نام ذوالفقار چنین در حوزه موسیقی فولکلور می‌درخشد؟

دلیل پیوند ذوالفقار و موسیقی فولک کارکرد فوق‌العاده و عالی استاد ذوالفقار عسگریان بود؛ به طوری که هیچکس در حوزه موسیقی همانند استاد ذوالفقار زحمت نکشید؛ همان طور که قبلا گفتم چون عمر واقعی استاد عسگریان خیلی بیشتر از عمر شناسنامه‌ای ایشان بود و از هفت سالگی نوازندگی می‌کرد و نزدیک به یک قرن ساز زد. هم به لحاظ تکنوازی و هم به لحاظ بودن کنار خواننده‌های بزرگ تلاش نمود و در راستای اعتلای موسیقی‌ محلی خراسان هیچکس به اندازه او تلاش نکرد و همین مورد دلیل خوبی است که مخاطب اثر ذوالفقار را همه جا ببیند امکان ندارد در خانه‌ای که موسیقی آوازی خراسان را پیگیری می‌کند نوار کاست و یا مجموعه‌ای از فایل‌های صوتی و تصویری استاد عسگریان را نداشته باشد. ایشان با استاد پورعطایی، استاد درپور، استاد غفاری، استاد کریمی، استاد جبار رحمتی، استاد سالار احمدی، استاد عزیز احمدی، استاد عبدالله امینی و با تمامی بزرگان آوازی همراهی داشتند به طوری که اکثر کاست‌ها و آلبوم‌های این بزرگان نوازندگی ساز ذوالفقار بوده است، چنین شخصیتی که این همه فعالیت و تولید داشته است خود به خود هر کس به سراغ موسیقی فولک برود در اولین جستار در حوزه فولک اول با ذوالفقار روبه‌رو می‌شود، همین دلیل پیوند ایشان با موسیقی، پیوند مردم با شخصیت استاد عسگریان است و کسی که این قدر کار تولیدی و فعالیت داشته باشد طبیعی است که این اتفاق برای او این طور روی دهد. شخصیت خاص موسیقی و نوع نوازندگی او که مثلا یک اتفاق جدید را در موسیقی رقم زد و یک صدا را با دوتار به وجود آورد و نوایی را با دوتار خلق کرد که قبل از او نشنیده بودیم و وجود نداشت و به تبع آن، هم عوام مردم و هم خواص از این اتفاق ناب موسیقایی بیشترین بهره را بردند و خود شخصیت استاد عسگریان هم روز به روز درخشان و درخشان‌تر شد.

سبک و سیاق عسگریان در دوتارنوازی چه بود؟

در رابطه با سبک و سیاق استاد عسگریان باید بگویم ایشان هم مثل هر نوازنده‌ای ابتدا قواعد نوازندگی، فرم‌های پنجه و… همه را به تبع هم در نوجوانی و جوانی یاد گرفته بودند اما ایشان در جوانی و میانسالی نیازهایی در دوتار حس کردند، زمانی که ساز می‌زدند بعضی اتفاقات باعث شد که شاهد فرمی از نوازندگی باشیم که مخصوص ایشان بود یعنی ایشان با توجه به اینکه در کنار خواننده‌های آوازی می‌نشستند بحث این را که ریز پنجه نرم‌تر و زلال‌تر نواخته می‌شد از دوره ظهور ذوالفقار شاهد هستیم. با این کیفیت که ریز پنجه همیشه بخشی از موسیقی و دوتار نوازی ما بوده است اما این فرم و تکنیک (استفاده از انگشت اشاره و پنجه ریز) در آثار ذوالفقار مشاهده می‌شود. ایشان در نوازندگی‌ها از جمله دوتار خارج از قاعده بود به این شکل که به قدری پر شده بود و ناب ساز می‌زد که در آن حالت از خود بی‌خود شدن دست چپ و راستشان راحت و آزاد بودند و هر کاری که می‌خواستند می‌کردند. گاهی اوقات شما مشاهده می‌کنید که بعد از یک جمله استاد عسگریان با انگشت شصت از زیر سیم‌های دوتار ضربه می‌زدند که این حرکت و فرم کمتر جایی دیده شده بود یا تاکیدات بسیار جالب، قطع‌های بسیار متفاوت و مدولاسیون‌های مختلف که تمام این موارد (بداهه نوازی) را ذوالفقار برای شروع چهار بیتی‌هایش به کار می‌برد. جملاتی را اول نوازندگیش اجرا می‌کرد که بداهه بودند و کسی نشنیده بود حتی بعضی اوقات بعضی از این جملات رنگ و بوی دستگاهی هم داشت اما با یک ظرافتی به چهار بیتی‌ها وصل می‌شد که مثلا شنونده حس می‌کرد که بخشی از این موسیقی است؛ ذوالفقار در عین حالی که با قاعده ساز می‌زد، خارج از قاعده نیز ساز می‌زد یعنی باید ساز می‌زد و این رهایی در نوازندگی ذوالفقار بارزترین ویژگی سبک ایشان بود. انگشت‌گذاری دست چپشان فوق‌العاده بود با توجه به جثه استاد عسگریان که درشت نبود و انگشتان بلندی نیز نداشتند. چیدمان دست چپ و حرکت انگشتان یک و دو و سه و چهار، یک و دو، یک و چهار، یک و سه حرکت خاصی بود. شاید این اغراق باشد برای کسانی که این مسئله را می‌شنوند در حالی که من به عینه و از نزدیک دیدم که اساتید دیگر همچون استاد غفاری هم این را تایید می‌کنند که به دلیل استفاده زیاد از انگشت کوچک یا انگشت چهار متداول در نوازندگی این انگشتشان کشیده و بلند شده بود به طوری که شبیه انگشت اشاره بود تمام این موارد سبک و سیاق خاصی است که به نظر من باید نامش را سبک ذوالفقار گذاشت. سبکی که قبلا دیده نشده و الان هم زیاد نیست و آن سبک و سیاق نوازندگی ویژه استاد عسگریان است.

او اولین کسی است که پرده‌های دوتار را اضافه کرد؛ چه شد که ایشان دست به این ابداع زد؟

در مورد اضافه کردن پرده‌ها من یک نکته‌ای را یادآور بشوم که در کنار استاد عسگریان که خوب نقش اصلی در اضافه کردن پرده‌ها داشتند و ایشان بیشترین پرده‌ها را به دوتار اضافه کرد، اساتیدی مثل استاد عثمان محمد پرست و استاد پورعطایی هم نقش داشتند، این بزرگواران هم پرده‌هایی به دوتار اضافه کردند، اما دوتار ۱۸ پرده یا در برخی موارد بیست و یک پرده ابتکار استاد عسگریان است یعنی منحصرا مخصوص به فعالیت هنری استاد عسگریان است، دلیل این اضافه کردن هم مشخص بود اول اینکه استاد عسگریان به تبع اینکه کنار هنرمندان آوازینش هست برخی آوازاهای ما اگر قرار باشد اجرا شوند با آن هشت پرده امکان اجرا شدنش نیست، مثلا آواز کوهسانی که یا باید یک پرده اضافه شود یا آن پرده را نیم پرده پایین‌تر بیاوریم، یا مثلا نوایی و… دوم اینکه استاد عسگریان به سبب علاقه و ارتباطی که با قوم‌های مختلف داشتند، خیلی از نغمه‌های دیگر را و در واقع نغمه‌های سایر مناطق خراسان را دوست داشتند که بنوازند و مقام‌های شمال خراسان و… زمانی که این کار را انجام دادند، پس از آن ساز دوتار قابلیت اجرای تمامی مقام‌های شمال و جنوب خراسان را پیدا کرد حالا من گاهی مواقع، بعضی از دوستان می‌بینند، کارهایی انجام می‌دهند در نسل  جدید و ادعا می‌کنند که این قابلیت را به ساز داده‌اند، خیر! سال‌ها پیش ذوالفقار با کامل کردن پرده‌بندی ساز دوتار این اتفاق را که می‌شود با یک دوتار هم مقام‌های شمال و هم مقام‌های جنوب را نواخت، رقم زد و ضمن اینکه یک پرده بندی‌هایی هم در بالا دسته باعث می‌شد که شما یک رنگ بم صدایی هم بتوانید از ساز دوتار بگیرید، یعنی این جمله‌هایی که در پایین دسته شما می‌توانید به صورت صدای زیر بنوازید، دقیقا با اضافه کردن یک تعداد پرده‌ها آن بحث رنگ بمشان را نیز در بالا دارید، که همه این اتفاق‌های قشنگ و زیبا را ذوالفقار با نبوغ خودش رقم زد.

این ادغام و ابداع آیا با ممانعت و یا دگماتیسم و سنت‌گرایی هم رو به رو شد؟

در مورد ادغام ایشان و نوآوری ایشان همین را بگویم که هیچکس به اندازه ذوالفقار مورد حمله در حوزه موسیقی قرار نگرفت و تمامی این اتفاق‌های نو یک اتفاق تاریخی هم هستند، شما جای جای تاریخ موسیقی را که چک کنید می‌بینید که هر اتفاق نویی باعث هجمه و حمله سنت‌گراها شده است و این اتفاق در مورد استاد عسگریان هم خیلی شاخص و بارز اتفاق افتاد و ایشان خیلی مورد هجمه و نقد قرار گرفتند، البته ذولفقار یک شخصیتی داشت که به قدری غرق ساز و به قدری غرق حال و صفای خودش بود که اصلا این مسائل برایش مهم نبود، اصلا توجه نمی‌کرد، ولی در رابطه با سوال شما باید بگویم بله، ایشان خیلی مورد هجمه قرار گرفتند. این اتفاق هم مثل خیلی از اتفاقات موسیقی و تاریخ موسیقی که همیشه خلاقیت و این نوآوری باعث برخورد شده است؛ البته افراد را به دو گروه می‌توانیم تقسیم بندی کنیم یک گروه افراد فرهیخته‌ای هستند که سبک و سیاق دیگری داشتند و این اتفاقات را مورد نقد قرار می‌دادند و سوالشان این بود که باید بشود و یا نه که یک گفتمان موسیقی که خب این خیلی هم  همیشه مرسوم بوده است و ارزشمند ولی یک عده محدودی هم افرادی بودند که کلا برنمی‌تابیدند و به جای نقد و گفتمان، هجمه وارد می‌کردند و موضوع را زیر سوال بردند که از این قسم هم بوده است، ولی آن چیزی که بارز و مشخص بوده و هست، اینکه جریان خلاقیت‌گرای ذوالفقار عسگریان مثل یک موج بزرگی بود که در اقیانوس بزرگ موسیقی دیار جام افتاد و حرکت خودش را داشت  هنوز هم آن حرکت و آن موج بزرگ ادامه دارد.

گویا آقای عسگریان برای درک بهتر موسیقی خراسان کنار ترک‌ها، کرمانج‌ها، کردهای خراسان نیز زندگی کردند، زیست ایشان در این اقلیم‌ها چه تاثیری روی آثارشان داشت و ضرورت این همنشینی را در چه می‌دیدند؟

استاد عسگریان، عاشق موسیقی بودند، هر نغمه‌ای هر جا می‌شنیدند، سراغش می‌رفتند، او حتی برای چهار بیتی‌های جنوب خراسان هم، با آن سبک و سیاق و زندگی خودش که در زمان قدیم مرسوم بوده و کوچ می‌کردند، برای مثال کنار خانه استاد دورپور چادر می‌زد تا آواز استاد دورپور را بشنوند، برای او مرز بندی جغرافیایی و مرزبندی قومی فرقی نمی‌کرد، آن آهنگ درنا را که می‌شنید، باید می‌رفت از بخشی که این مقام را می‌نواخت یاد می‌گرفت و می‌دید، ذات شخصیتی استاد عسگریان این طور بود که خودش بارها برای من تعریف می‌کرد که من مثلا برای مقام، وسایل خود را برمی‌داشتم و می‌رفتم دو ماه در راه بودم تا به درگز می‌رسیدم که از فلان بخشی فلان مقام را می‌شنیدم، این زندگی خاص و این زندگی عجیب و خیلی غریب، باعث شد که ما یگانه فردی را در موسیقی محلی شاهد باشیم که مسلط به نوازندگی به شمال و جنوب خراسان است. واقعا اغراق نیست که بگویم یک پهلوان موسیقی شکل گرفته به نام ذوالفقار عسگریان، در موسیقی شاخصه اصلی، کثرت و وحدت است یعنی ایشان رنگ‌ها، تفاوت‌ها و نغمه‌های مختلف خراسان را آمده در یک قالب ارائه کرده است. استاد عسکریان به بخش‌هایی از موسیقی ترکمن هم مسلط بود. ذوالفقار عسگریان مسلط و متبحر در نوازندگی در تمام مقام‌های خراسان بود بعضی از اساتید خاطراتی را نقل می‌کنند که بسیار جالب است، مثلا استاد ذوالفقار با بزرگان یک قوم می‌نشسته که آن‌ها منبع و مرجع و پایه آن موسیقی بودند و به او نکاتی یادآوری می‌کردند و این نشان دهنده، پژوهشگری و تحقیق میدانی ذوالفقار بوده است که تمامی مقام‌های خراسان را در یک تسبیح دور هم جمع می‌کند و اگر اجراهای ذوالفقار را در این حوزه بگذارید کنار هم یک منبع خیلی خاص و متفاوت در اختیارتان هست.

در حال حاضر چه کسانی راه ذوالفقار عسگریان را ادامه می‌دهند آیا رنگ کاری ایشان در جامعه کنونی موسیقی فولک خراسان وجود دارد؟

خیلی از نوازنده‌ها و جوان‌ها در حال حاضر پیگیر سبک نوازندگی استاد عسگریان هستند، یعنی خیلی از جوان‌ها دوتارهایشان پرپرده است، چهاربیتی را به شیوه استاد عسگریان می‌زنند و خیلی از هنرمندان دنبال این کار هستند، گرچه یک شیوه بسیار سخت و پر از تکنیک است و یادگیری این سبک مدت‌ها زمان می‌برد؛ ایشان یک نکته جالبی را به من می‌گفتند که آقای مردانشاهی جوان‌های الان باید از دلشان چندین ذولفقار بیرون بیاید، گفتم چرا استاد؟ گفتند اینکه تمامی مقام‌ها و تمامی نغمه‌هایی که لازم بوده در خراسان را من یاد گرفته‌ام، تمرین کرده‌ام، کار کرده‌ام و در اختیار جوان‌هاست، الان جوان امروزی در یک یا دو سی‌دی تمامی این مقام‌ها و نغمه‌ها در اختیارشان است پس ما در آینده باید شاهد  ابر نوازنده‌های زیادی باشیم که من همیشه می‌گفتم استاد این درست است اما آن بخش دیگر که جوان امروزی آن سختی شما را درک نکرده و آن مسیر سخت شما را طی نکرده که بتواند به آن سطح برسد و نبوغ شما را ندارند.

درست است خیلی از جوان‌ها حدودی و یا به صورت گذرا، نوازندگی ذوالفقار عسگریان را در پیش دارند اما به خاطر اینکه نزدیک بشوند به نوازندگی استاد عسگریان یک راه خیلی سختی پیش‌رویشان است و اما اگر به طور واضح بگوییم، اینکه چه کسی فعلا پرچمدار این موضوع هست، حالا به جز آن جوان‌هایی که مشغول فعالیت هستند، استاد محسن عسگریان پسر استاد عسگریان هستند و ویژگی‌های خاص خودشان را هم در نوازندگی دارند، جای بسی خوشحالی است که این نوازنده که منش استاد ذوالفقار هم در وجودش هست در بین ما هستند و شاخص‌ترین و نزدیک‌ترین شخصیت به استاد عسگریان می‌توانیم از پسرشان محسن یاد کنیم. در رابطه با رنگ کاری ایشان، در جامعه هم، جمله معروفی که هنرمند هنگامی که می‌میرد تازه متولد می‌شود، در مورد استاد عسکریان الان شکل گرفته است، تازه دوران پر طمطراق سبک استاد ذوالفقار شروع شده است و همه به سویش می‌روند و تازه جامعه می‌فهمد که چه گنج بی‌بدیلی را داشته است و این اتفاق در حوزه نوازندگی در جوانان حتی در میانسالان، بسیار پر رنگ است و دوران، دوران توجه به سبک ویژه و ممتاز ذوالفقار عسگریان است.

ثبت امتیاز
لینک کوتاه : https://shenonews.ir/?p=6420

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0

دیدگاهها بسته است.