به گزارش خبرگزاری شنو،سید فضلالله مجتهد زاده، محقق، نویسنده و از دوستان این استاد فقید تعریف میکند: یادم هست عصر یک روز پاییزی، صحبت از خراسانیها و اهل مشهد شد.
در مقام دفاع عرض کردم پرویز جان چرا ناراحت شدی؟ منظورم که ایشان نبود. پاسخ داد: «فرقی نمیکند. من نسبت به محمدرضا شجریان تعصب و علقه خاصی دارم.» خیلی این مطلب برایم جالب بود. سالها جدایی میان دو تن و اینهمه عشق و شور و تعصب حیرتآور بود.»
وی همچنین به یاد میآورد: «یک روز هم که منزل پرویز جان بودم، زندهیاد دکتر صادق طباطبایی و جناب مرتضی کاخی و بعضی از دوستان اهل ادب و موسیقی بودند.
استاد گفت: «صادق جان (خطاب به دکتر صادق طباطبایی) این شیخ (خطاب به حقیر) از سر عشق و علاقه به استاد علامه محمدتقی جعفری (که آنوقت در قید حیات هم بودند) در ایشان ذوبشده و عیناً مثل خود استاد و با همان سبک و سیاق حرف میزند، شعر میخواند و مثنوی تفسیر میکند.
بالاخره با اصرار زیاد پرویز نازنین که مرا به وفای مردان قسم داد و گفت چون این سوگند مولانا بوده و من تو را به وفای مردان قسم میدهم، چنددقیقهای مثل استاد علامه جعفری سخنرانی کن.
اجابت کردم و واقعاً همینطور بود؛ طوری که خود استاد علامه جعفری پیغام داده بود که من در حضور ایشان حرف بزنم.
القصه دهدقیقهای به سبک و سیاق علامه محمدتقی جعفری از مثنوی و حافظ و خیام و عرفان، بدون مراعات وزن و قافیه پراکنده سخن گفتم.
دیدم پرویز مشکاتیان از فرط خنده و شعف روی تخت اتاق افتاده و به دکتر طباطبایی اشاره میکند که تو را به خدا به این شیخ بگو از فرط خندیدن حال من دگرگونشده است.
بعد استاد گفت: به وفای مردان قسم از زمانی که از همسرم جداشدهام، تاکنون، اینقدر از ته دل نخندیده بودم و همواره مرا به نام «شیخ» صدا میزد و تا پایان عمر فکر نمیکنم نام کوچک مرا هرگز بر زبان آورده بود.»
در مراسم جشن خانه موسیقی در ۲۳ مهر ۱۳۸۶، لوح تقدیر از یکعمر فعالیت هنری توسط محمدرضا شجریان بهعنوان رئیس شورای عالی خانه موسیقی به پرویز مشکاتیان داده شد. دو سال بعد این هنرمند در منزلش در تهران و در سن ۵۴سالگی براثر نارسایی قلبی درگذشت.
محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان در سوگ او نوشت: «(رفت و دیگر نه بر قفاش نگاه/دلی از ما ولی خراب ببرد) خبر درگذشت پرویز مشکاتیان را در بهت و اندوهی سخت شنیدم.
هنوز باور ندارم که ما را تنها گذاشته است.
پرویز مشکاتیان برای روزگار ما نغمههای بسیار پرداخت و یاد آن سالها را باهنر خود در حافظه ما ثبت کرد.
موسیقی او در فراز و نشیب روزگار همراه ما بود، با محنت ما گریست، با شادیهای ما شادی و با شور و امید ما همدلی کرد.
در آثار او صدای قلبی را میتوان شنید که برای وطن و آزادی میتپد.
کمتر هنرمندی را توان آن است که رنجها و آرزوهای مردمش را در هنر خویش بازتاباند و ترجمه صادق و راستین زمانه خود باشد.
پرویز یکی از این اندکش ماران است، موسیقیدانی که ذوق تصنیفسازیاش، مهارت گروه نوازیاش، لطافت شاعرانهاش و تعهدش به آرمانهای مردم، خاطره او را در هنر ایرانزمین ماندگار خواهد ساخت.
امروز سالروز درگذشت پرویز مشکاتیان است.
من مرگ هنرمندی چنین را باور ندارم. پرویز مشکاتیان در قلب و ذهن ما زنده است.»
پرویز مشکاتیان، آهنگساز، موسیقیدان و نوازنده چیرهدست ایرانی در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ در شهر نیشابور به دنیا آمد.
علاوه بر اینها مشکاتیان، استاد دانشگاه و پژوهشگر عرصه موسیقی نیز بود. او مقدمات موسیقی را از سن شش سالگی نزد پدرش، حسن مشکاتیان که خود استاد سنتورنوازی و همچنین آشنا با ویلن و سهتار بود، فرا گرفت.
در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد
پرویز تا پایان دوره متوسطه همچنان نزد پدرش در شهر نیشابور به آموختن موسیقی ادامه داد. او در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و به آموختن ردیف میرزا عبدالله نزد نورعلی برومند و ردیف موسیقی سنتی نزد دکتر داریوش صفوت پرداخت.
مشکاتیان اولین کنسرت خود را در هشتسالگی و در مراسم گردهمایی دانشآموزان در مدرسه امیرمعزی نیشابور در سال ۱۳۴۲ اجرا کرد.
او پس از ورود به دانشکده هنرهای زیبا و در دوران دبیرستان مقامهای مختلف و متعددی در زمینه موسیقی کسب کرد.
سنتورنوازی را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی پی گرفت
وی نزد اساتیدی بنام همچون محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن به آموختن موسیقی پرداخت.
او نواختن سنتور را به صورت پیگیر و جدی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ادامه داد تا توانست در نواختن این ساز به مهارتی شگفتانگیز دست پیدا کند.
در همین سالها بود که مشکاتیان توانست کنسرتهای متعددی را با خوانندگانی مانند پریسا و هنگامه اخوان اجرا کند.
در سال ۱۳۵۶ گروه عارف را تشکیل داد
مشکاتیان در سال ۱۳۵۶ گروه عارف را تشکیل داد. او در همین سال در آزمون باربد که به ابتکار نورعلی برومند برگزار شد شرکت کرد و توانست به همراه پشنگ کامکار مقام اول را کسب کند و همچنین با داریوش طلایی مقام ممتاز را کسب کردند.
مشکاتیان در سال ۱۳۵۶ و زیر نظر هوشنگ ابتهاج به همکاری با رادیو پرداخت که پس از واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ استعفا داد.
مشکاتیان در سال ۱۳۵۷ و پس از استعفا از رادیو موسسه چاووش را با همکاری هنرمندان گروه عارف و شیدا راهاندازی کرد و تا سال ۱۳۶۲ با این موسسه همکاری نزدیک داشت که محصول این همکاری ضبط و اجرای آثار متعدد موسیقی بود.
یکی از این کارهای هنری ارزشمند ساخت تصنیف «مرا عاشق» با شعر مولانا و آواز شهرام ناظری بود.
پس از واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ از رادیو استعفا کرد
پرویز مشکاتیان از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ به همکاری با محمدرضا شجریان پرداخت که نتیجه این همکاری آثار ماندگاری از جمله «بیداد»، «آستان جانان»، «سر عشق»، «نوا»، «دستان»، «گنبد مینا» و «جان عشاق» بود که در حافظه مردم ایران ثبت شده است.
در همه این آثار پرویز مشکاتیان هم آهنگساز بود و هم نوازنده سنتور و علاوه بر اینها در آلبوم «سر عشق» نوازنده سهتار نیز بود و در جان عشاق تنها به عنوان آهنگساز همکاری کرد.
پرویز مشکاتیان در همکاری با نوازندگانی چون حسین علیزاده به عنوان سرپرست گروه عارف و شیدا و همچنین محمدرضا لطفی به عنوان سرپرست گروه شیدا توانست آثار ماندگاری خلق کند.
انتهای پیام/