دُهلهای دو سر، در دستان نوازندگان قرار و آرام نمیگیرند. خشماهنگ ماسائی، طـاول بـر دستان نوازندگان نشانده است. رزمی خونین در پیش است… اما لحظهای دیگر زنان سرخپوش ماسائی در حال هلهله به میدان رزم میرسند. مران از شنیدن آواز تحسینآمیز آنان، تهییج میشوند. زنان، خلخال بر پا و دفهای کـوچکی بـر دست دارند و با هماوازی، مردان قبیله میستایند. تو گوئی مردانشان از رزمگاهی خونین برگشته و یا از نخجیرگاه آمدهاند و شیری کشتهاند یا ببری خسته کرده و در تله انداختهاند.