به گزارش خبرنگار خبرگزاری شنو، در فضای موسیقی نواحی رخدادی نو پدید آمده که در سالهای اخیر شاید توجه چندانی به آن نمیشد؛ اما با همت ابراهیم کهندلپور و گروه مینیاتور امروز آلبومی به نام «یاغه» که به زبان قشقایی و سبک الیخانی خوانده و ساخته شده است منتشر میشود.
ابراهیم کهندل پور خواننده و نوازنده سه تار منطقه قشقایی متولد ۱۳۴۶ در ایل قشقایی است. او آوازهای قشقایی را در محضر بزرگانی چون هلاکوخان جانی پور، محمدحسن و ابوالحسن خان کهندل پور فراگرفت. این هنرمند ضمن یادگیری آواز به فراگیری سه تار نزد هلاکوخان جانی پور پرداخت.
شیوه نوازندگی ابراهیم کهندل پور بر پایه سبک «صمصام» استوار شده است. ضمن اینکه وی تا کنون آلبومهای «لیله» و «سلام» را منتشر کرده و کنسرتهای متعددی را در داخل و خارج از ایران اجرا کرده است.
«آلبوم یاغه» بهانهایی شد تا با ابراهیم کهندلپور گفت و گویی پیرامون موسیقی نواحی و قشقایی داشته باشیم.
کدام یک از کار خود را بیشتر دوست دارید؟
یکی از کارهای من آلبوم «لیله» بود که در سال ۷۸ همراه با مرحوم گرگین پور این کار را ضبط کردیم که یکی از خاطره انگیزترین و خوبترین کارهای من شد که تنظیم قطعات آن هم با مرحوم گرگینپور بود.
اما در آلبوم «یاغه» قطعهایی به نام بیستون داریم که مقدمهی آن با آواز بیستون شروع میشود و قسمت دوم آن تصنیفی هست به عنوان هاینا که تصنیف بسیار زیبایی هست و فکر میکنم استقبال مخاطبین از این قطعه بسیار خوب باشد.
استقبال از موسیقی نواحی در خارج از ایران چطور هست؟
واقعیت این هست که مردم بیشتر با قطعاتی که حالت تصنیف دارد ارتباط برقرار میکنند و یک مقدار تمهای شادتر و ریتمیک را میپسندند، علی رغم اینکه ممکن است متن ترانه آهنگ را بپسندند اما ترجیحشان بر این است که آهنگ یک مقدار زنده باشد و شور حال بیشتری داشته باشد. بعضی از جاها استقبال بسیار خوب است، در برخی فضاها هم نه، بسته به فضایی دارد که اجرا در آن برگزار میشود؛ در سال ۱۳۹۰ اجرایی داشتیم از طرف سازمان فرهنگ ارتباط اسلامی در کشور پرتغال که همراه با سایر گروههای نواحی و استقبال نسبتاََ خوب بود اما در کل بیشتر قشر دانشگاهی از این موسیقی استقبال کردند که خوب به درکی از موسیقی رسیدهاند. ما اجرایی داشتیم در دانشگاه لیسبون که سالن کاملا پر شده بود در صورتی که در شهرهای دیگر استقبال به این شکل نبود.
تجربه همکاری با گروه مینیاتور چطور بود؟
بسیار گروه حرفهای بودند و من قبل از کار پیش بینی میکردم شاید چیزی که میخواهیم پیش نیاد و کار به خوبی اجرا نشود، چون بعضی از افراد گروه برای اولین بار بود که حتی موسیقی قشقایی را میشنیدند ولی آنقدر خوب ارتباط برقرار کردند با این موسیقی که تمایل دارند تا وقتی شرایط برای اجرای زنده مساعد شد این کار را به صورت زنده اجرا کنند. جا دارد تا تشکر کنم از تیم نوازندهها که بسیار حرفهای بودن و کار را کاملاً درک کردند و متداوم کار را پیش میبردند و این موضوع خیلی به ما کمک کرد. ما در این شرایط کرونا مجبور شدیم بعضی از قطعات رو چند بار ضبط کنیم اما گروه کاملا همسو و همراه با ما بودند. در رابطه با آنها نمیدانم اما برای من همنشینی با این دوستان و این همکاران خیلی مغتنم و آموزنده بود و خیلی استفاده کردیم و البته خیلی به من لطف داشتند.
ویژگی موسیقی قشقایی و آلبوم خود را بفرمایید؟
چیزی که موسیقی قشقایی را از موسیقی سایر اقوام جدا میکند این هست که، این موسیقی طبقاتی نبوده و فقط ایلخانهای قشقایی که از نظر اجتماعی در طبقات بالای اجتماع جامعه عشایری بودند از آن به صورت حرفهایی استفاده میکردند و نوازندگی و خوانندگی را هم خود عهده دار بودند و حامی این نوع موسیقی بودند. مثلاً ما عاشیقها را هم داریم که از آذربایجان در سدِهای قبل وارد قوم قشقایی شدند و ایلخانها برای این طبقه مقرری تعیین کرده بودند و در تمامی ادوار از موزیسنهای قشقایی حمایت ویژهایی به عمل میآوردند. آوازهایی که در آلبوم «یاغه» هست مختص خاندان ایلخانی قشقایی هست که تا کنون کمتر توسط عوام شنیده شده و چیزی که این آلبوم را منحصر میکند تصنیفهایست که در آن استفاده شده.
چرا در جشنواره فجر شرکت نکردید و نظرتان راجع به جشنواره چیست؟
۴ یا ۵ سال قبل در قالب گروه موسیقی تلفیقی شرکت کردیم اما خوب بعد از آن متاسفانه حضور ما کمرنگ شد و از ما هم به عنوان یک پیشکسوت نخواستند تا در جشنواره شرکت کنیم و از گروههای جوان که متاسفانه زیاد تسلطی هم روی مسائل قدیمی و سنتی ندارد استفاده شده و حتی دیده شده که گروههایی روی صحنهی اجرا رفتند که واقعا شکل درستی از موسیقی قشقایی را درک نکرده بودند و کاری را ارائه دادند که حتی شبیه به موسیقی قشقایی هم نبود.
جشنواره فجر قطعا در موسیقی کشور خیلی موثر است، حداقل در بخش موسیقی نواحی؛ اما در حالتی که موسیقی به شکل درست اجرا شود، مدیریت و برنامه ریزی درستی داشته باشیم و از اساتید فنی و واقعی دعوت به عمل بیاد؛ البته در دورهای که آقای درویشی مسئولیت داشتند، به موسیقی نواحی رسیدگی بیشتری میشد و جشنواره پر قدرتتر عمل میکرد اما خب چند سالی میشود که به موسیقی نواحی رسیدگی چندانی نمیشود و آنطور که باید اجراهایی قوی روی صحنه نمیرود.
ایدهی آلبوم یاغه از کجا شروع شد؟
تقریبا از بهار پارسال بود که یکی از دوستان جوان موزیسین قشقایی یک طرح را به ما پیشنهاد کردند و آن را بررسی کردیم و قرار شد تا با گروه مینیاتور همکاری کنیم که یک گروه غیر بومی در تهران هستند چرا که برای تنظیم این آلبوم به سیستم پیچیدهتری از سازهای محلی احتیاج بود و ما در این آلبوم از سازهای زهی استفاده کردیم.با وجود اینکه از ابزار و نوازندهی غیربومی استفاده شده بود اما صدا و رنگ قطعات دقیقاً در چارچوب موسیقی قشقایی شنیده میشد. یعنی وقتی که یک شنونده قشقایی بشنود، دقیقا همان رنگ، بو و صدایی را دریافت میکند که در موسیقی با سازهای سنتی میشنود من فکر میکنم این موسیقی به این نحو بیشتر میتواند به جامعه هنری معرفی شود چرا که به صورت حرفهاییتر روی آن کار شده.
مشکلات موسیقی نواحی به خصوص در دوران کرونا چه هست؟
مشکل ما دسترسی به استودیوهای مجهز است که ما مجبوریم به خاطر این موضوع به تهران بیایم و قضیه این آلبوم مصادف شد با جریان کرونا، و شروع ضبط کار ما از اسفند پارسال تا آبان امسال بود که در چند مرحله انجام شد. با توجه به اینکه کار، با ضبط های قبلی متفاوت بود و نوازندههای ما نوازندههای محلی نبودند و عمده نوازندههای ما از گروه مینیاتور بودند و تقریباً اکثرشان اولین باری بود که کار فولک انجام میدادند ما به دفعات مجبور به ضبط میشدیم و با توجه به محدودیتها بسیار اذیت شدیم اما ممنونم از دوستان گروه مینیاتور و تمام همراهان که با وجود این شرایط آمدن و کار را تمام کردند و به خوبی هم این کار را انجام دادند و کار بسیار پر استرسی بود؛ هم به خاطر زمان ضبط، رفت و آمدها، زمانی که ما داخل محیط استودیو قرار گرفتیم به خاطر مسئله کرونا و فاصله اجتماعی و مسائل دیگر… اما خب بالأخره تمام شد و ما توانستیم که آن را به خوبی تمام کنیم و الان هم که وارد بازار پخش شده.
مشکل عمده موسیقی نواحی این است که مرکزیت خاصی مثل دفتر موسیقی ایران یا موسیقی سنتی که یک انجمن دارند را ندارد و تکلیفش روشن نیست. جای انجمن موسیقی نواحی و مرکز موسیقی نواحی به شکلی که یک جنبه حمایتی برای خواننده و تهیه کننده موسیقی نواحی داشته باشد، خالی است. در روزهای کرونا بسیاری از اساتید موسیقی نواحی دچار مشکلات عدیده مالی شدهاند و خیلی از هنرمندان کارشان به صورت حرفهای، موسیقی بوده. مثلاََ نوازندهی عروسی محلی و مجری مراسمات مختلف سنتی بودند که به خاطر کرونا این موارد وجود ندارد و منبع درآمدشان هم از بین رفته است، بخشی هم آموزش بود که ما تا چند ماه قبل آموزش هم نداشتیم و هنرمندهای فولکلوریک در این شرایط اوضاع خوبی نداشتند. نگاهها به موسیقی نواحی یک مقدار کلیشه ای و مقطعی است. مثلاً در طول سال اگر جشنوارهای باشد، یاد موسیقی نواحی میافتند. متاسفانه خیلی مسئولین به یاد سازندهها و خوانندههای موسیقی نواحی نیستند و این موسیقی در یک حالت محجور افتاده از طرف دیگر هجوم و حمله موسیقیهای جدید و موزیکهایی به نام فلوک که به شکلی دارند ماهیت موسیقی نواحی را از بین میبرند و با توجه به عدم حمایت اینطور میشود که به آرامی این موسیقی در سبد شنیداری جامعهها کمتر میشود. ما در آلبوم یاغه تلاش داشتیم که نسل جوان آهنگساز و موسیقیدان قشقایی رابا شکل اصیل موسیقی قشقایی آشنا کنیم.
وضعیت آیندهی موسیقی نواحی را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر نگرش و برخورد به همین شکل پیش رود من آینده موسیقی نواحی را روشن نمیبینم و شاید اوضاع موسیقی نواحی خرابتر شود. راستش خیلی نسبت به آیندهی این موسیقی خوشبین نیستم، چون آنطورکه باید به آن بها داده نمیشود و هنرمند و سازنده موسیقی نواحی وقتی میبینند در جامعه حمایتی از نظر مادی و از نظر معنوی وجود ندارد دلسرد میشود و خب طبیعتاََ کار را کنار میگذارد. نجات موسیقی نواحی حمایت جدی میطلبد، هم از نظر جمع آوری کار گذشتگان و تهیه آرشیو برای تمام انواع موسیقی نواحی، و وجود یک مرکز که یک ارتباطی را در موسیقی نواحی حفظ کند البته در سال گذشته گروهی به نام سالید وحود داشت که متشکل از اساتید کل کشور بود و نقش انجمن گونه در حوزه موسیقی نواحی داشت.
انتهای پیام/