به گزارش خبرگزاری شنو، موسیقی ایران از نظر آواز کلاسیک به طور جدی با فقر هنری روبرو است و این موضوع به ویژه در موسیقی بعد از انقلاب به وضوح دیده میشود. بیشتر خوانندگان میتوانند در دو ژانر موسیقی پاپ و موسیقی سنتی دسته بندی شوند که همواره تلاشهای خوبی برای پیوند این دو آواز میان مردم شده است؛ امروز خوانندگان خوب زیادی را داریم که با لحنی سنتی به خوبی موسیقی پاپ را اجرا میکنند. در واقع بر خلاف موسیقی دیگر نقاط دنیا ایران از جهت آوردن آواز کلاسیک و جدی در میان مردم بواسطه المانهای هنر عامه پسند خوانندگان و هنرمندان بسیار کمی دارد.
در این میان هنر محمد نوری به واسطه تلاش ویژه او در این زمینه که نشات گرفته از احساسات ناب او و دید گسترده او در رابطه با موسیقی، هنری منحصر بفرد است. محمد نوری آواز کلاسیک را نزد اولن باغچه بان فراگفته بود و نه تنها بر جنبههای هنری و تکنیکی این آواز تسلط داشت، بلکه بر روح حاکم بر آن و زمینههای اجتماعیاش به خوبی آگاه بود و به نوعی آن را از نزدیک لمس کرده بود. این خوش اقبالی او بود تا علاوه بر تسلط بر این نوع آواز، به واسطه علاقه وافرش به زبان انگلیسی و تحصیلاتش در این زمینه این فرصت را داشته باشد که با مطالعات خود از نزدیک با دنیای عمیق دیگر و ریشههای این نوع آواز ارتباط برقرار کند.
اولین برخورد با آواز و آموزشها
اولین برخورد محمد نوری با آواز به موسیقی سنتی باز میگردد. نوری در ابتدا آواز سنتی را نزد اسماعیل مهرتاش یکی از مهمترین معلمین آواز فراگرفت و علاوه بر آشنایی با ردیف همواره به موسیقیهای محلی ایران و ملودیهای ماندگار آن علاقه زیادی داشت. نوری موسیقی را در هنرستان عالی موسیقی نزد مصطفی کمال پورتراب، سیروس شهردار و فریدون فرزانه فرا گرفت و در کنار آن همیشه به ادبیات کلاسیک و معاصر ایران و جهان عشق میورزید و به صورت جدی به مطالعه آن میپرداخت.
نوری را میتوان از جمله افراد انگشت شماری به حساب آورد که از همان ابتدا در کنار یادگیری موسیقی دستگاهی و آواز ایرانی با نگاهی فنی آن را دنبال میکرد. در واقع او به دلیل پی گرفتن هر دو نوع آواز از ویژگیهای هر دوی آنها در جهت پیوند این دو و رسیدن به سبکی ویژه در آواز خوانی کمک گرفت. نوری متولد یکم دی ماه ۱۳۰۸ در رشت بود. دورانی که نوری از اندوختههای اساتید هنرستان عالی موسیقی بهره مند شد نوعی نگرش علمی و جدی بر آموزش موسیقی در هنرستان حاکم بود که هر هنرجویی را مقید میکرد تا علاوه بر تسلط بر آواز و تکنیکهای آن با سلفژ، نوازندگی پیانو، تاریخ موسیقی و حتی هارمونی و علوم دیگر تا حدودی آشنا باشد.
نوری هم به طبع از این قاعده مستثنی نبود و با چنین نگرشی در موسیقی تربیت پیدا کرد ولی همواره از نادیده گرفتن احساسات خالص از نوع ایرانی در این نوع موسیقی ناراضی بود و در کنار بهرهمندی از ویژگیهای این نوع آموزش به انواع موسیقی فولکلور ایران و جهان عشق میورزید. با این حساب راهی که او در پیش گرفته بود از همان ابتدا بسیار مورد استقبال بود و به واسطه جدید بودن نوع موسیقی تولید شده همواره حرف اول و آخر را در سبک شخصی خود میزد. عدهای موسیقی او را در ژانر موسیقی لایت یا ایزی لیسنینگ دسته بندی میکنند در حالی که اگرچه رویکرد او در هنرش نزدیکی زیادی با اهداف این ژانر از موسیقی داشت ولی موسیقی او را نمیتوان تنها محدود به این نوع ژانر کرد.
بر قله آواز
نوری همکاری خود را در قالب تولید آلبوم با آهنگسازان سرشناسی چون فریبرز لاچینی و شهرام گلپریان شروع کرد و بعدها با محمد سریر زمینههای بسیار نزدیکی برای ادامه فعالیت خود پیدا کرد. اولین آلبوم او بعد از انقلاب با نام «در شب سرد زمستانی» با آهنگسازی فریبرز لاچینی و اشعاری از احمد رضا احمدی منتشر شد. آلبومی که نشان از علاقه وافر نوری به ادبیات معاصر ایران داشت. نوری حتی در اولین آلبوم خود نشان داد که در ارائه سبک خاص خود به مخاطب از همان ابتدا ثابت قدم بوده است.
همکاریهای بعدی او به ویژه آلبوم «جان مریم» به مرور در میان جامعه طرفداران بسیاری پیدا کرد و توانست رضایتها را هم از قشر خاص و هم عامه مردم به سمت خود جلب کند. آلبومهای بعدی او شامل آوازهای «سرزمین خورشید»، «دلاویزترین»، «در ماه باران»، «جاودانه با عشق»، «شکوفه خاطرات»، «چراغی در افق»، «شکوفه در شکوفه» و «جلوههای ماندگار» بود که به ترتیب تاریخ انتشار میتوان به مسئله مراجعه بیش از پیش نوری به موسیقی فولکلور و بهرهمندی از آن و افزایش تسلط او بر مسئله پیوند شعر و آواز پی برد. به طوری که نوری به بهترین شکل ممکن توانست در اجرای موسیقایی اشعار نیما یوشیج و فریدون مشیری موفق عمل کند. گویی که با هر دو شاعر به ویژه نیما سالها معاشرت داشته که توانسته اینگونه ساده و ممتنع از پس درک عمیق شعر و رساندن معنای آن بر آید. مضمون بیشتر آثار محمد نوری حماسی-ملی، عاشقانه و بعضاً پندآمیز است که از این میان ترانههای ملی و عاشقانه او در میان مردم ماندگار شده است.
محمد نوری شخصیتی جدی و در عین حال منعطف، مهربان، پیگیر و اهل مطالعه داشت و بیش از هر چیز اهل سکوت و تفکر بود. او زمان زیادی را برای کسب تجربه و مطالعه در جهت رسیدن به مهارت بالا در اجرای موسیقی صرف میکرد و کمتر در جمع حضور پیدا میکرد و همین موضوع باعث شد سالها در سکوت به مبارزه با سرطان بپردازد که متاسفانه، سرانجام این خواننده صاحب سبک و استثنایی در نهم مرداد سال ۱۳۸۹ به علت وخامت اوضاع بیماری چشم از جهان فروبست.