به گزارش خبرگزاری شنو،استاد محمدرضا شجریان روز ۱۷ مهر در بیمارستان جم تهران درگذشت و پیکر وی دو روز بعد در محوطه آرامگاه فردوسی در توس در کنار مقبره فردوسی بزرگ و مهدی اخوان ثالث به خاک سپرده شد، مکانی که درباره انتخاب آن بحثهای زیادی صورت گرفت و عدهای از هواداران شجریان بابت انتقال پیکر این استاد آواز به توس گلایههایی داشتند و میگفتند خسروی آواز ایران را باید در تهران به خاک سپرده شود ولی از سویی دیگر بسیاری نیز انتخاب آن مکان ارزشمند برای خاکسپاری شجریان استقبال کردند.
اکنون شجریان در توس همسایه دو چهره بزرگ ادبیات فارسی است، فردوسی نامدار که ادبیات کلاسیک و کهن ایران را نمایندگی میکند و مهدی اخوان ثالث که نمایندهای از ادبیات معاصر ایران در توس است. فرزند مهدی اخوان ثالث درباره این همسایگی میگوید: هر کجای آن باغ انسانهایی چون اخوان و شجریان آرام گیرند، رونق باغ است
زردشت اخوان ثالث، پسر اخوان و مدیر نشر زمستان در گفتگو با همشهری میگوید که نخستینبار ایران اخوانثالث، همسر اخوان و مادر او، پیشنهاد خاکسپاری شاعر در محوطه آرامگاه فردوسی را مطرح کرد؛ “مادرم خواست تا پدرم در کنار فردوسی به خاک سپرده شود. او نخستین کسی بود که در آن خاک، کنار فردوسی به خاک سپرده شد و سنتی شد تا هنرمندان اهل خراسان یکجا کنار هم جمع شوند. این اتفاق خوشایند آن آرامگاه را مأمنی کرد برای دوستداران بزرگان هنر این کشور آرامگاهی برای زیارت اهل هنر.” هرچند وصیت اخوان به شکل شفاهی مطرح شده بود، اما همسرش این خواست او را مطرح میکند.
پسر اخوان میگوید که پدرش گفته بود دوست دارد کنار خیام یا فردوسی آرام بگیرد؛ “در آن زمان شرایط برای حضور در مقبره خیام مهیا نشد. البته پس از اخوان نیز این اجازه به دیگران داده نشد تا در آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شوند و مکانی بیرون از محوطه ایجاد شد تا دیگر بزرگان و هنرمندان خراسان آنجا، در مقبرهالشعرا، آرام گیرند.” او میگوید از آنجا که استاد شجریان نیز به بزرگی و منفردبودن شهره است، در آن محدوده به خاک سپرده شد؛ “مهم این است که آنجا محلی برای زیارت اهل شد. هر کجای آن باغ انسانهایی چون اخوان و شجریان آرام گیرند، رونق باغ است.”
نعمت احمدی، حقوقدان نیز درباره به خاک سپردن شجریان در توس میگوید: “بهعنوان ایرانی و کسی که به شجریان عشق میورزم معتقدم روزی برای او مقبرهای آمیخته از شعر و موسیقی ساخته خواهد شد که نهتنها به بنای فردوسی آسیبی نمیرساند که این شهر را از مهجوربودن خارج میکند. با حضور شجریان، توس احیا شده. باید خوشحال بود که پس از سالها فردوسی از غربت بیرون آمده. ورودیها به مقبره نشان از این رونق دارد. به مدد انفاس و صوت داوودی او، توس بهعنوان منطقهای پربازدید خواهد شد. میراث باید به فکر این باشد که بدون آسیب به مقبره فردوسی شرایطی مهیا کند تا مقبره شجریان نیز ساخته شود. از نظر حقوقی هیچ اشکالی در این نیست”.
سیدعلیرضا قهاری، رئیس انجمن مفاخر معماری ایران در پاسخ به این سوال که چگونه مقبرهای باید برای شجریان ساخته شود به همشهری میگوید: اگر محوطه مزار استاد شجریان مستقل بود، یا در آینده مستقل بشود شاید بتوان برای او مقبرهای طراحی کرد. اما با توجه به شناخت و سابقه ذهنی که از استاد در اذهان مردم ایران است، تصور نمیکنم که اگر خود او هم زنده بود، چنین درخواستی میکرد. هنرمندی که خود را خاک پای مردم ایران میدانست، حتما چنین نظری هم به فردوسی بزرگ داشت. اگر بهعنوان معمار بخواهم برای او سازهای طراحی کنم، سراغ گنبد و گلدسته یا آرامگاه نمیروم، بلکه طرحی الهام گرفته از خُلق خاکسار محمدرضا شجریان نسبت به مقام فردوسی خواهم کشید. شاید تنها یک صفحه که کرنشی باشد به فردوسی بزرگ. و شاید خطی کافی باشد تا این کرنش را نمایندگی کند.