- به گزارش خبرگزاری شنو، قطعه «خون ماه» جدیدترین اثر تهمورس پورناظری با همخوانی سحر بروجردی و گروه هم آوازان ؛شعر پوریا سوری به صورت رسمی منتشر شد.
تهمورس پورناظری در ماه گذشته در کنسرتش این تکآهنگ را خواند و تقدیم به شهدای مرزبان کرد؛ این آهنگساز و خواننده موسیقی
خون ماه را شامگاه روز گذشته به مناسبت وقوع حادثه تروریستی کرمان به صورت رسمی منتشر کرد, در ادامه خبر پست منتشر شده تهمورس پورناظری و کلیپی با این تکآهنگ را مشاهده خواهید کرد :
خون ماه
موسیقی تهمورس پورناظری
با صدای سحر بروجردی
و گروه همآوازان
شعر پوریا سوری
بر بلندای دماوند، آرش و تیرش که بهجان برکشید، بر درخت گردویی در سینکیانگ (زیستگاه ایرانیتباران چین) نشست تا بگوید و بماند به تاریخ که مرز ایرانزمین کجاست.
ایرانِ بزرگ در درازنای تاریخ، پیوسته از سوی انیرانیان(دشمنان ایران) مورد دستدرازی و جنگافروزی قرار گرفته! یا پیروز شدیم یا اشغال، که در هر حال شیرزنان و شیرمردان ایرانی، جان و جهانشان را فدای آزادی مردمان و خاک و فرهنگ آن کردند.
چنانکه فردوسی در جنگِ تغییر زبان پیروز تاریخ شد و من و تو امروز زبانی برای سخن گفتن داریم که مولوی و حافظ، فقط دو ستاره از آسمانش هستند.
تویی که این دلنوشتهی مرا میخوانی خوب میدانی؛ میهنپرستی و پاسداری از آزادی، آبادی و یکپارچگی ایران بیشک در خون همهی ما جاریست. چنانکه در داریوش هخامنشی بود و چنین که در محمدرضا شجریان.
چه هفتخوان رستم و چه در جنگ با رومیان و چه در دفاع از ایرانمان در تجاوز ناجوانمردانهی شوروی و آمریکا و فرانسه و… به دست عراق.
از دیدگاه این سخن، ایرانِ امروز اهریمنانی توانمند و همپیمان مقابل خود میبیند که جملگی به کار خشکاندن فرهنگ ایران و آب ایران مشغولند.
مزدوران بیرونی و درونی که به غارت فرهنگی و تولید بیفرهنگی با تمام توان در کارزارند. نمونهاش در مرز شرقیمان با هرآنچه نماد ایران است در جنگی خونریزند، از نابودی نشانههای ملیِ ایرانِ بزرگ چون زبان «فارسی» تا بستن حقآبهی هیرمند یا قتل جوانان مرزبان ایران در خاک گرامیِ رستم، سیستان و بلوچستان
شرح هجران و خون جگر تا آنجاست که اگر راه بر قلم نبندم پایانی بر قصهی درد سرزمینم نیست.
باری
من شرمندهی هر آن دختر و پسر، هر نام از زنان و مردان، هر نفس از مادران و پدران ایرانم، که رویِ ماه عزیزانشان در راه ایران به خاک و خون کشیده شد و من در وصف آن هیچ، جز نوای موسیقی از دستم بر نمیآید.
سپاس فراوان دارم
از پوریا سوری که همراه همیشهی من ست و این آهنگ مرهون شعر راستین اوست.
از رامین عبدالهی برای ضبط و میکس موسیقی و نوازندگی باس
از اشکان کمانگری و بهرخ شورورزی که گروه هم آوازان را برای ضبط آماده نمودند.
از صبا اشرفی که مدیریت و پیگیری بیدریغ او پس از یک سال انتشار این کار را فراهم کرد.