به گزارش خبرگزاری شنو یکی از مهمترین مباحث مطرح شده در مدیریت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که شاید در میان هیاهوها و حاشیههای ریز و درشت این حوزه آنچنان میان قاطبه مردم محل بحث و پیگیری نباشد، اما به یقین مهمترین چالش میان صاحبان آثار و مدیریت این مجموعه دولتی به حساب میآید، موضوع قدیمی صدور مجوز شعر و ترانه است.
حوزهای که شرایط بهشدت مبهم و بحث برانگیز دارد و نه تنها در دوره مدیریت محمد اله یاری در دفتر موسیقی بلکه در تمامی ادوار مدیریتی این مجموعه دولتی تقریباً هیچ گاه ساختار روشن و نظاممندی از آن ارائه نشده است؛ آنچنان که خروجی محتوایی مجوزهای صادر شده در این شورا که در آثار موسیقایی به ویژه حوزه موسیقی پاپ صورت معیوب خود را بارها عیان کرده است، هیچ گاه توجیه موجهی پیدا نکرده است.
در این فرآیند قطعاً مباحث مربوط به ممیزی، نظارت و نحوه ارزشیابی آثار که اکنون از مجرای سامانه صدور مجوز شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد صورت میگیرد، خود به تنهایی دربرگیرنده نکاتی است که شاعران، خوانندگان و صاحبان آثار موسیقایی نیز روی آن بحث دارند و معتقدند موضوع سانسور و ممیزی در این حوزه دارای انتقادات و شرایطی است که باید نسبت به آن روشنگریهای بیشتری صورت گیرد.
محمد الهیاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش اول این گفتگو پس از ذکر نکاتی درباره نحوه فعالیتهای حوزه موسیقی در روزهای کرونایی به ویژه عدم همکاری برخی از موسسات در برگزاری کنسرتها، در بخش دوم درباره موضوع نحوه نظارت دفتر موسیقی در حوزه شعر و ترانه و واکنشهای منفی که در این چارچوب پیرامون خروجی مجوزها به ویژه در بخش موسیقی پاپ مطرح شده، به سئوالات پاسخ داد.
اله یاری در این گفتگو علاوهبر اعلام چند خبر جدید و چالشبرانگیز درباره اتفاقات حوزه موسیقی از جمله مهاجرت برخی از خوانندگان مطرح به خارج از کشور و برعکس، موضوع قدیمی تدوین سند ملی موسیقی کشور، تشکیل شورای هماهنگی موسیقی کشور، فقدان اطلاعات آماری از فروش محصولات موسیقایی در حوزههای مختلف، راهاندازی یک سامانه جدید و البته جنجالی در حوزه برگزاری کنسرتها و معرفی اعضای شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اولین بار، واکنشهای جالب توجهی نسبت به شرایط نامطلوب محتوای آثار موسیقایی به ویژه حوزه موسیقی پاپ، نشان داد که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
* در شرایط کرونایی، فضای مجازی هر روز شاهد انتشار اخبار و شایعاتی درباره مهاجرت برخی خوانندگان هستیم که گویا مجوز آنها از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد باطل شده و این مسئله بهعنوان انگیزه مهاجرت این افراد در محافل موسیقایی و رسانهای مطرح میشود، آیا مایلید در این زمینه بهعنوان مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد، توضیحاتی را ارائه دهید؟
راجع به مسائلی که اشاره کردید، همواره اخبار زیادی را شنیدهایم و از این به بعدهم خواهیم شنید. فرض بفرمایید هنرمندی به همراه همسرش اخیراً به کشور ترکیه مهاجرت کرده است. هنرمندی که اتفاقاً از خوانندگان خوش نام کشورمان بوده و هیچ وقت هم در دفتر موسیقی وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما مسالهای در رابطه با مجوز انتشار نداشته است. حتی خود من طی زمان حضورم در دفتر آموزشها و یک بار هم در دفتر موسیقی وزارت ارشاد گفتگوهایی را با او انجام داده بودم. اما خب میبینیم که این هنرمند به یکباره مهاجرت کرد. مهاجرتی که ممکن است یک هنرمند به جهت دلزدگی از مجموع شرایط آن را انتخاب کرده باشد. من غیر از این مورد الان در ذهنم مصداقی ندارم. البته چند روز پیش از طریق فضای مجازی شنیدم که دو هنرمند درصدد مهاجرت هستند، اما هیچ جایی نوشته نشد که این دو هنرمند کدامند؟ یا دلیل خاص مهاجرت آنها چیست؟
در این مجموعه طی سال هنرمندان زیادی آثاری را میآورند که ممکن است در تایید شعر آثار دچار مشکل شده یا اینکه مسالهای خارج از موسیقی برای آنها اتفاق افتاده باشد. اما ما در اینجا بدون اینکه احتیاجی به رسانهای شدن موضوع باشد، تلاش کردهایم تا با گفتگو و تعامل مشکلات را حل کنیمنکته دیگر اینکه در این مجموعه طی هر سال هنرمندان زیادی آثاری را میآورند که ممکن است در تایید شعر آثار دچار مشکل شده یا اینکه مسالهای خارج از موسیقی برای آنها اتفاق افتاده باشد. اما ما در اینجا بدون اینکه احتیاجی به رسانهای شدن موضوع باشد، تلاش کردهایم تا با گفتگو و تعامل مشکلات را حل کنیم.
من معتقدم دفتر موسیقی وزارت ارشاد در کنار سایر وظایف خود، وظیفه صیانت از هنرمندان را هم دارد کما اینکه در این چارچوب با وساطت و پادرمیانی این مجموعه بسیاری از مشکلات نیز حل شده است. شاید برای شما جالب باشد که در همین بخش موسیقی پاپ اختلافات میان خوانندگان و تهیهکنندگان بسیار زیاد شده که عمدتاً پای دوستان حتی به دادگاهها هم باز کرده و چون محاکم قضایی کارشناس حوزه موسیقی ندارند بنابراین پروندههای متعدد را به دفتر موسیقی ارجاع میدهند.
البته که ما در حال حاضر به کمک مشاوران حقوقی به دوستان هنرمند تاکید میکنیم تا به جای حضور در محاکم قضایی در دفتر موسیقی کارهای خود را حل کنید زیرا دوباره بعد از چند ماه صرف هزینه این پروندهها به ما ارجاع داده میشود. پس بهتر است در این چارچوب به شیوهای تعاملی مسائل در دفتر موسیقی حل شود.
همین اواخر ما پروندههایی داشتیم که موجب بروز اختلافاتی میان هنرمندان حوزه تئاتر و حوزه موسیقی شده بود. موضوعی که خوشبختانه در دفتر موسیقی وزارت ارشاد توانستیم با برگزاری جلسات متعدد آن را به سرانجام برسیم. لذا اینکه بگوییم هیچکس از عملکرد ناراضی نیست، فکر میکنم تصور درستی نباشد ولی اینکه من به طور مشخص بدانم هنرمندی با نام و نشان بهواسطه موضع دفتر موسیقی یا نهادهای خارج از مجموعه ما تصمیم به مهاجرت گرفته باشد، واقعاً مطلع نیستم. اما طبیعی است که در دفتر موسیقی روی هنرمندان باز است و معتقدم با گفتگو میتوانیم بسیاری از مشکلات را حل و فصل کنیم.
* البته تا آنجایی که میدانم به غیر از موردی که اشاره داشتید و البته این اواخر مهاجرت یک خواننده پاپ به ترکیه و همکاری او با سایتهای شرطبندی، یکی دو نفر از خوانندگان هستند که بنا به دلایلی ممنوعالکار شده و گلایههای زیادی هم از این ممنوعالکاری دارند. آیا بهتر نیست در این شرایط حساس دفتر موسیقی وزارت ارشاد با سعهصدر بیشتری نسبت به ممنوعالفعالیت شدن هنرمندان اقدام کند؟
البته شما اسمی از این خوانندگان نبردید، اما من حداقل اکنون نام یکی از این هنرمندان به ذهنم میآید، هنرمندی که میدانم اگر مسالهای هم دارد، مساله شان خارج از دفتر موسیقی است. من یک نکته هم اشاره کنم که با وساطت و پادرمیانی دفتر موسیقی در همین یک سال و نیم گذشته، شما مشاهده کردید تعدادی از خوانندگانی که شاید پیش از این یا اصلاً کار نمیکردند یا تولید محدودی در عرصه موسیقی داشتند، فعالیت بیشتری داشتند و دست به عرضه و تولید کارهایی با تعداد بالا زدند و اگر از تهیه کنندگان آنها پیرامون نحوه فعالیتهای آنها بپرسید خواهید دید که با وساطت و پادرمیانی دفتر موسیقی این فعالیتها بیشتر شده است.
ما اینجا کار تبلیغاتی و شوآف نمیکنیم که دائماً هر یک از این کارها را بخواهیم در فضای رسانه پررنگ کنیم. بنابراین طبیعی است وقتی فعالیت یک هنرمند از سر گرفته میشود معنیاش این است که علاوه بر همکاریهای هنرمند، در پشت صحنه پادرمیانیها و تلاشهایی از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد و سایر نهادها صورت گرفته تا مشکلات حل شود.
* در همین چارچوبی که اشاره کردید، بارها شنیده شده یکسری از هنرمندان و خوانندگان در خارج از مرزها هم در برخی محافل برای بازگشت به ایران ابراز تمایل کرده و خواهان از سرگیری فعالیتهای موسیقاییشان در ایران هستند. با توجه به پیشینهای که در این زمینه وجود داشت و تعدادی از خوانندگان به اصطلاح لسآنجلسی بعد از بازگشت به ایران با خلف وعده مدیران و مسئولان عالی رتبه کشور برای فعالیت مواجه شدند، آیا بازهم شاهد اتفاقاتی از این دست با حمایت سایر دستگاهها و نهادها برای دیگر چهرههای مهاجرت خواهیم بود؟
من هم در این سالها شاهد طرح این موضوع بودهام که پیرامون فعالیت برخی از هنرمندان مهاجرت کرده به خارج از کشور و بازگشتشان به ایران برای فعالیت زمزمههایی مطرح شده است. موضوع پیچیده و پوشیدهای نیست که تصمیمگیری در رابطه با این مسائل، قطعاً از عهده دفتر موسیقی وزارت ارشاد خارج است. اما طبیعی است اگر ما در دفتر موسیقی با هنرمندی مواجه شویم که خواهان بازگشت به کشور و فعالیت در چارچوبهای نظام جمهوری اسلامی باشد، به طور حتم در این زمینه با نهادی ذیربط گفتگو و طرح مساله خواهیم. ولی اینکه به سرانجام برسد یا نرسد طبیعتاً بسته به برخی شرایط است که دفتر موسیقی وزارت ارشاد ممکن است به همه آنها دسترسی نداشته باشد. ما در این زمینه قطعاً اطلاعات آشکاری داریم که ماحصل گفتگوی دوطرفه و عملکرد یک هنرمند است. این مسائل ممکن است در حوزه فعالیت دیگر نهادها دربرگیرنده اطلاعات پنهانی باشد که بر اساس آن باید تصمیمات لازم صورت پذیرد.
* آقای اله یاری بحث دیگری که در این سالها به اعتقاد من مهمترین و بحثانگیزترین چالش میان دفتر موسیقی وزارت ارشاد، تهیهکنندگان، هنرمندان و شنوندگان حوزه موسیقی بودهاست موضوع شعر و ترانه آثار منتشر شده با مجوز ارشاد است، بهخصوص که در سالهای اخیر متاسفانه شاهد افت محسوسی در کیفیت برخی آثار بودهایم و در مواردی حتی به زعم من رنگ و بوی ابتذال به خود گرفته است، ابتذالی که در فرآیند تهیه و تولید آثار پاپ نمود چشمگیرتری پیدا کرده و به مرحله نگرانی رسیده است. مایلم قبل از ورود به بحث در این باره بپرسم اعضای شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد چه کسانی هستند و چرا هیچ وقت به صورت روشن شاهد معرفی رسمی آنها نبودهایم؟
من همین جا اسامی اعضای شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را اعلام میکنم که بدون هیچ شبهه اسامی این عزیزان در مصاحبه بنده با شما درج شود. آقایان محمدعلی بهمنی، ناصر فیض، اسماعیل امینی، منصور فروغی، مسلم نادعلیزاده، احسان افشاری، اسماعیل اراضی، سهرابینژاد، حسین اسرافیلی، میلاد عرفان پور و نادر نیکطلب در حال حاضر ترکیب اعضای شورای کارشناسی شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد را تشکیل میدهند. البته تعدادی از این عزیزان در سالهای قبل هم با ما همکاری میکردند و چند کارشناس هم یک سالی است که به مجموعه ما اضافه شدهاند.
* چرا با حضور این افراد آگاه در حوزه شعر و ادبیات باید شاهد روند نزولی ترانهها و اشعار در آثار موسیقایی مجوز گرفته از سوی دفتر موسیقی ارشاد باشیم؟
ببینید سال گذشته ۲۳ هزار و ۶۰۰ پرونده شعر به دفتر موسیقی ارسال شده است. شما این تعداد را تقسیم بر روزهای ممکن اداری بکنید که با در نظر گرفتن شرایط ما روزی با ۱۰۰ تا ۱۵۰ ترانه و شعر مواجه میشویم. از این ارقامی که اشاره شد تعدادی در پرونده تک آهنگها موجود و تعدادی هم در بستههای مربوط به آلبومها گنجانده شدهاند. از این آماری که اشاره کردم، سال گذشته رقمی حدود ۳ هزار ۷۵ قطعه موسیقایی منتشر شد.
همین فاصله ۳ هزار و ۷۵ اثر از بین ۲۳ هزار و ۶۰۰ پرونده شعری که به دفتر ارسال شده، دربرگیرنده فاصله آماری زیادی است. شما اصلاً فرض را بر این بگذارید که ظرفیت مارکتینگ موسیقی کشورمان طبق روندی که طی شده، سالی ۳ هزار تراک موسیقی است. پس این همه ورودی شعری که به دفتر موسیقی میآید واقعاً آمار بالایی است که بررسی موشکافانه آنها واقعاً شرایط دشواری دارد. از سوی دیگر شما این موضوع را در نظر بگیرید که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای صدور مجوز نقش انتخابگر را ایفا نکرده و نمیتواند به صاحبان آثار مستقیم دستورالعمل ابلاغ کند که یکسری اشعار را در سامانه ثبت نکنید. پیش تر هم که تعداد اشعار ارسال شده کم بود، ماجرا به این شکل بود که هفتهای رقمی بالغ بر ۵۰ تا ۷۰ شعر به دفتر ارسال میشد اما وقتی معادلات اقتصادی حوزه موسیقی تغییر کرد، سرعت انتشار هم تغییر کرد که همین افزایش سرعت کمیت آثار را نیز ارتقا داد.
شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی «شورای بِه گزینی» یا شورای داوری انتخاب بهترین ترانه برای رویداد خاصی نیست که بخواهد بعد از بررسی آثار اثری را به عنوان شعر یا ترانه منتخب معرفی و فقط به آنها مجوز بدهد. اساساً همه مجوزهایی که در دوایر دولتی صادر میشود مجوزهای حداقلی استدر این چارچوب یعنی قبل از افزایش کمی آثار ارسال شده، ماجرا به این شکل بود که اثر توسط یکی از اعضا در جلسه خوانده میشود و بقیه هم پس از قرائت قطعه نظرات خود را اعمال میکردند و ماجرا به این شرایط منتهی میشد که اثر یا مجوز میگرفت یا به صاحب اثر برای اصلاح و موارد دیگر عودت داده میشد.
اما الان واقعاً ماجرا به این سادگی نیست. اگر ما امروز نتوانیم بر اساس محاسباتی که به آن اشاره کردم آثار را بررسی کنیم، در روز بعد با حجم انبوهتری از بررسیها مواجه میشویم. کاری که ما در این دوره انجام دادیم مبتنی بر این شکل فعالیت است که کارهای ارسال شده همان روز، در همان روز پاسخ داده میشود و ما بر اساس شیفت بندی که برای اعضای شورا در نظر گرفتیم، نسبت به صدور مجوز شعر و ترانه اقدام میکنیم. حتی در همین چارچوب بنده به صورت روزانه از طریق سامانه ماجرا را رصد میکنم که در روز و ساعتی که در آن قرار دارم به چه تعداد اثر پاسخ داده شده است.
اما درباره کیفیت آثار و مواردی که شما به آن اشاره داشتید باید توضیح بدهم که اولاً شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی «شورای بِه گزینی» یا شورای داوری انتخاب بهترین ترانه برای رویداد خاصی نیست که بخواهد بعد از بررسی آثار اثری را به عنوان شعر یا ترانه منتخب معرفی و فقط به آنها مجوز بدهد و اساساً همه مجوزهایی که در دوایر دولتی صادر میشود مجوزهای حداقلی است. یعنی در حوزه شعر معنیاش این است که فلان شعر یا ترانه حداقلهای لازم را دارد. اما این حداقلها لزوماً معرف یک ترانه کیفی است؟ قطعاً نه.
اصلاً در مجموع ترانههایی که طی یک سال به شورای شعر و ترانه میرسد شاید شما به درصد کمی از آثار برسید که در برگیرنده شرایط کیفی لازم و به نوعی ترانه معیار هستند. شما سال گذشته دیدید که ما در جشنواره موسیقی فجر، «جایزه ترانه» را اهدا کردیم و جالب است بدانید در همین بخش وقتی در چند مرحله آثار را داوری کردیم به سختی توانستیم به چند ترانه دارای کیفیت و معیار برسیم. البته در این منظر دو پرسش یا دو نکته به وجود میآید. اینکه در حال حاضر حرف برخی شرکتها، ترانه سرایان و حتی خوانندگان این است که سلیقه مردم اکنون به نوعی است که ما بر اساس ذائقه و سلایق آنها اثر تولید میکنیم. شرایطی که این پرسش را مطرح میکند که آیا واقعاً اکنون سطح سلیقه مردم عزیزمان تولید این نوع اشعار و ترانههای ضعیف در شرایط گسترده و البته بدون در نظر گرفتن آثار با کیفیت است؟
همین موضوع دقیقاً ماجرا را به سمتی میبرد که باید در این زمینه پژوهشهای دقیق زیادی را انجام داد. نکته بعدی اینکه اصلاً شاید عدهای محدود مشغول تعیین سطح سلیقه موسیقایی مردم هستند. محدودهای که عموماً هم ماندگاری زیادی ندارد و بعد از مدتی از ذهن شنیداری مردم به دلیل عدم کیفیت فراموش میشود. لذا در این چارچوب شورای شعر و ترانه در موضع فعالِ انتخاب نیست. شورا فقط میتواند بر اساس قوانین مربوط به نظارت محتوایی آثار اثر را به صورت حداقلی تایید کند تا در مرحله بعد وارد ریل موسیقی شود.
جالب است بدانید که ما حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ کلمه در زبان فارسی با حروف اضافه و ربط داریم که در همه ترانهها در حال تکرار شدن است. اتفاقاً اخیراً به صورت تصادفی روی تعدادی از ترانهها و اشعار ارسال شده به دفتر موسیقی طی سالها ۹۷ و ۹۸ «تحلیل محتوا» انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که ترانه سرا در برخی از این آثار اساساً اصول زبان فارسی و قاعده سرایش شعر و ترانه را نمیداند. شرایطی که این آثار را به جهت محتوایی دارای مشکل میکند.
آفت دیگری که در حوزه ترانه وجود دارد مبتنی بر این چارچوب است که اساساً برخی از شرکتها دستمزد خوبی به ترانه سرا نمیدهند تا او نیز با انگیزه بیشتری نسبت به تولید اثر اقدام کند. متاسفانه امروز ما با پدیدهای به نام «موسیقی منهای ادبیات» مواجه هستیم. شرایطی که منجر شده اول آهنگ اثر ساخته و بعد کلمات مندرج در ترانهها بر اساس آن ملودی مورد نظر چیده شود. اصلاً به خاطر همین موضوع است که شما شاهد تکرار کلمات و مضمون در ترانهها و اشعار آثار موسیقایی هستید. حتی در برخی موارد نیز مشاهده شده که اصلاً بیت بعدی با بیت قبلی زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند که هیچ ربطی به هم نداشته و فقط برای حفظ هارمونی موسیقایی مورد توجه قرار گرفته است.
* البته در برخی موارد هم مشاهده شده که خیلی از خوانندهها دیگر خود ترانهسرا هم شدهاند. شرایطی که به نظر میآید باید دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز هرچه سریعتر به آن ورود پیدا کرده و برای مقابله با تضعیف شعر و ترانه که قطعاً خوانندگان نیز میتوانند در این حوزه فعال باشند اقداماتی مبتنی بر موازین علمی و پژوهشی انجام دهد، تا غنای ترانه و شعر فدای ملودی دلخواه آهنگساز و خواننده که در بسیاری از موارد هم تهی از معنا هستند، نشود.
نکته درستی است، متاسفانه در این سالها در بسیاری از موارد عمده، ترانه سرایان خودِ خوانندگان هستند. یعنی خودشان اثر خودشان را به کمک آهنگساز داخل ملودی میچینند و بعد همین اثر را برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی وزارت ارشاد ارسال میکنند. در واقع شما میبینید اگر قرار باشد همه اینها توسط شورای شعر و ترانه رد شود تقریباً چیزی باقی نمیماند. البته ما طی روزهای اخیر اقدام جدید دیگری انجام دادیم و آن تنظیم یک شیوهنامه برای شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد است که در این زمینه تلاش شده بیش از ۱۴ مورد مهم که در برگیرنده شرایط حداقلی برای آفرینش ترانه لازم است به صورت مکتوب به تصویب اعضای شورای شعر و ترانه برسد. این شیوه نامه به طور حتم دربرگیرنده سلایق شخصی نیست بر اساس قواعد علمی مبتنی بر تولید شعر و ترانه تنظیم شده و به صورت عمومی نیز ابلاغ میشود.
متاسفانه امروز ما با پدیدهای به نام «موسیقی منهای ادبیات» مواجه هستیم. شرایطی که منجر شده اول آهنگ اثر ساخته و بعد کلمات مندرج در ترانهها بر اساس آن ملودی مورد نظر چیده شود. اصلاً به خاطر همین موضوع است که شما شاهد تکرار کلمات و مضمون در ترانهها و اشعار آثار موسیقایی هستیدما بعد از نهایی شدن این شیوهنامه قرار است به شرکتهای تولیدکننده آثار موسیقایی نیز نامهای بزنیم. بر اساس شیوه نامه جدید تمامی شرکتها و موسسات تولید اثر موسیقایی ملزم به معرفی یک کارشناس فنی در حوزه شعر به دفتر موسیقی وزارت ارشاد هستند. الزامی که به اعتقاد من میتواند در برگیرنده نکات و امتیازات مثبتی در جهت ارتقای سطح کیفی شعر و ترانه باشد. در این چارچوب این کارشناس حوزه شعر در قالب یک گفتگوی کارگاهی با کارشناسان شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وارد تعامل شده و نسبت به حداقلهای لازم در حوزه شعر و ترانه توجیه میشود. بر همین اساس میتوانیم تا حد زیادی نسبت به ثبت ترانهها و اشعار بی کیفیت که تعدادشان کم هم نیست، اقدامات پیشگیرانه ثمر بخشی را شاهد باشیم.
البته در اینجا نکتهای مطرح میشود. اینکه وقتی یک شرکت موسیقی شعر و ترانهای را برای کسب مجوز به دفتر موسیقی میفرستد، ممکن است قاعده و انگیزه ارسال این شعر و ترانه را بر پایه و اساس سلیقه مردم در این سالها بداند. سلیقهای که شاید یک شخص یا گروهی تمایل دارند آن را به سمت یک محتوای نازل سوق دهند. شرایطی که دربرگیرنده نکات بسیار مهمی هم برای دفتر موسیقی و هم حوزههای مختلف تولید آثار موسیقایی در مواجهه با مردم است که باید روی آن مباحث کارشناسی زیادی صورت گیرد.
شما دقت کنید امروزه اگر نگاهی اجمالی به عمده محتوای تبلیغاتی کالاها در عرشه پلها، معابر شهری و تبلیغات تلویزیونی داشته باشید، میبینید که محتوای نوشتاری بسیاری از آنها جملات محاورهای با زبان کوچه و بازار است که شاید به دلیل طراحی و ایده پردازی برخی از این کالاها نکته منفی وجود نداشته باشد، اما آنچه به چشم میآید پررنگ شدن این نوع ادبیات است. پس طبیعی است در فضای شعر و ترانه هم باید شاهد گسترش یافتن این رویکرد بدون اتکا به پشتوانههای علمی و فنی که پرداختن به ادبیات محاورهای در اشعار را وارد یک بحث کاملاً فنی میکند، باشیم. به هر حال به کار بردن ادبیات محاورهای در شعر و ترانه نوعی تکنیک در سرایش شعر است که قطعاً مخالفتی با آن نداریم. ولی ماجرا زمانی میتواند اهمیت پیدا کند که این ادبیات محاورهای بدون پشتوانههای علمی و عملی در این زمینه خلق شود.
حتی ما در این چارچوب گاهی اوقات از سوی عدهای هم متهم میشویم که ترکیب شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی نگاه سنتی به ماجرای شعر و ترانه دارند. آنها میگویند شما زبان روز را متوجه نمیشوید، سلیقه مردم را نمیدانید و اصلاً نمیدانید که مردم با زبان محاورهای با هم صحبت میکنند نه با زبان فاخر. اصلاً چرا شما میخواهید ترانه سرای من حتماً شعری بیاورد که زبان معیار را بشناسد؟ جالب است بدانید حتی تعدادی از خوانندگان به من گفتند: «ما شاعر نیستیم. چرا شما ما را در کفه شعر میگذارید و وزن میکنید؟ ما بر اساس ملودی که تنظیم شده، کلمات را کنار هم چیدیم و برای شما آوردیم تا مجوز بگیریم.»
* امیدوارم شنیدههای من شایعهای بیش نباشد، اما چون این شنیدهها از منابع مختلفی حاصل شده، نشان از برخی مبادلات مالی برای کسب مجوز ترانه و شعر میان برخی واسطهها خبر میدهند، شرایطی که اگر طعم و رنگ واقعیت در این بلبشوی موسیقی کشورمان به خود بگیرد، اوضاع خیلی خطرناکتر از آن چیزی میشود که فکرش را میکنیم…
چندی پیش با یکی از هنرمندان فعال حوزه موسیقی ایرانی گفتگو میکردم که به من میگفت: «هر مجموعهای ادعا کند که در داخل دفتر موسیقی وزارت ارشاد با پرداخت وجه یا مبادلات مالی ناسالم میتواند کار خود را پیش ببرد بنده و تعداد زیادی از هنرمندان آن را به صورت جدی و قاطعانه تکذیب خواهم کرد.» بنده حتی با بسیاری از مدیران شرکتها در این زمینه مفصل گفتگو کردهام و اعلام کردهام اگر در این زمینه کوچکترین مسالهای را مشاهده کنند حتماً به من و مجموعه دفتر موسیقی اطلاع دهند.
من از همین جا میگویم ما این آمادگی را داریم تا نمایندگان صنوف مختلف موسیقی به صورت یومیه در دفتر موسیقی وزارت ارشاد حضور داشته باشند تا از نزدیک ناظر کارهای ما در این حوزه باشند. من تاکید میکنم موضوع دریافت وجه به عنوان رشوه توسط کارکنان دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ازای صدور مجوز شعر یا اثری خط قرمز ماست و ما تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدهیم تا احدی از کارکنان مجموعه وارد این فضای مسموم شوند. حتی میتوانم بگویم که طی دو سه ماه گذشته چند فعال حوزه موسیقی که به دفتر موسیقی مراجعه، اما در بیرون از مجموعه دلالی میکردند دستشان از این فضا کوتاه کردیم. یعنی الان دو سه نفر هستند که به مجموعه دفتر موسیقی میآمدند اما ما مشاهده میکردیم که فعالیتهای ناسالمی انجام میدادند. شرایطی که با واکنش سریع ما مواجه و منجر به برخورد قانونی ما با این افراد شد.
موضوع دریافت وجه بهعنوان رشوه توسط کارکنان دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ازای صدور مجوز شعر یا اثری خط قرمز ماست و ما تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدهیم تا احدی از کارکنان مجموعه وارد این فضای مسموم شوندالبته خیلی از شرکتهایی که در حوزه موسیقی کار میکنند، اثر موسیقایی منتشر نمیکنند. آنها موسسههای تک منظوره دارای مجوزی هستند که به افراد میگویند مجوز شعر و موسیقی شما را ما از دفتر موسیقی دریافت میکنیم چون در آنجا کارتابل داریم. این موسسات بابت خدماتی هم که ارائه میدهند وجهی را به عنوان دستمزد خدماتی نیز دریافت و اثر را در سامانه صدور مجوزها ثبت میکنند.
اینکه خارج از این چارچوبهای دفتر موسیقی، بین فلان موسسه تک منظوره و ترانه سرا، خواننده یا صاحب اثر چه اتفاقی میافتد، بسته به توافقات دو طرف دارد که در حیطه وظایف ما نیست. اما اینکه آن شرکت ریالی در دفتر موسیقی هزینه کند تا کاری خارج از روال مجوز بگیرد بنده با قطعیت ۱۰۰ درصد اعلام میکنم که چنین فرایندی نیست.
ببینید مسائل مرتبط با حوزه ترانه مسائل زیادی است که من و همکارانم در دفتر موسیقی وزارت ارشاد تلاش میکنیم با افزایش سرعت کارهای مهمی را در این عرصه بدون جنجال و هیاهوی رسانهای انجام دهیم. آنچه مورد نظر ماست به طور حتم مقابله و از بین بردن هرگونه دلالی و رانت در این حوزه است. از طرف دیگر هم باید گفت که این قطار را نباید متوقف کرد. این قطار باید در مسیر رو به جلوی خود با حضور هنرمندان و ترانه سرایان عزیز کشورمان حرکت کند اما نباید ریلگذاری در این مسیر را هم فراموش کرد. چرا که توقف موجب ایستادن این قطار میشود. من فکر میکنم با اتفاقی که اکنون برای معرفی یک کارشناس فنی حوزه شعر توسط شرکتها به دفتر موسیقی افتاده میتوانیم شاهد اتفاقات ثمر بخشی در حوزه ارتقای شعر و ترانه در آثار موسیقایی باشیم. ترانههایی که خیلی از آنها نباید به دفتر موسیقی ارسال شود کما اینکه در این زمینه خیلی از دوستان همین شرکتها میگویند برای شما خوب نیست که بعضی از این کارها را مهر تایید میزنید.
* یکی دیگر از موارد مهمی که طی سالهای اخیر محل بحث و تبادل و نظر میان جامعه موسیقی و سیاستگذاران فرهنگی کشور بوده، موضوع «سند موسیقی» بود که طرح آن در دورههای ابتدایی دولت آقای روحانی با محوریت حسامالدین آشنا (از مشاوران نزدیک رییس جمهور) آغاز و تا به امروز به غیر از برگزاری چندین جلسه، تدوین پیشنویس و مواردی مشابه که پیش بینی میشد ضمانت اجرایی برای آن وجود نداشته باشد، بی نتیجه مانده است، شرایطی که مشخص است سرنوشت روشنی حداقل در روزهای کرونایی در انتظارش نیست. بد نیست درباره داستان ناتمام و البته نامعلوم و فرسایشی سند موسیقی و تازهترین اقدامات انجام گرفته در این مورد هم صحبت کنید.
یکی از مهمترین آسیبهایی که در حوزه موسیقی وجود دارد این است که شما با هیچ سند مدون و بالا دستی مواجه نیستید. یعنی وقتی شما به وزارت ارشاد مراجعه میکنید با تعداد محدودی آیین نامه و دستورالعمل مواجه میشوید. اینکه نسبت موسیقی با ایران اسلامی ما به چه شکل است، موضوع بسیار مهمی است که تاکنون در قالب سندی که بایدها و نبایدها در آن ذکر شود، تدوین نشده است. در این راستا ستاد نقشه مهندسی فرهنگی کشور چندی پیش مصوبهای را مبنی بر تدوین سند در حوزههای مختلف داشت و بعد هم این کار را در تعامل با شورای عالی انقلاب فرهنگی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپرد. در تیرماه امسال بود که موضوع تدوین سند ملی موسیقی کشور به وزارت ارشاد ابلاغ شد. پیرو این ابلاغ پیش بینی شده بود که اعضایی هم به نمایندگی از دستگاههای مرتبط در تدوین این سند مشارکت داشته باشند. این اتفاق هم اکنون افتاده و قرار بر این است که موضوع تدوین پیشنویس سند ملی موسیقی در شورای عالی انقلاب فرهنگی در دستور کار قرار گیرد. اما شما مطمئن باشید هیچ سندی بدون حضور هنرمندان حوزه موسیقی نوشته و تدوین نخواهد شد.
با تشکیل شورای هماهنگی موسیقی کشور که در آن مجموعههایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شهرداری تهران، اصناف مختلف موسیقی حضور دارند بخش زیادی از مسائل مرتبط با حوزه موسیقی مرتفع خواهد شدطی روزهای اخیر گفتگوهایی را از سوی برخی هنرمندان گرامی حوزه موسیقی را میخواندم که گویا برخی از دوستان تصور میکنند این سند نوشته شده، تدوین شده، مصوب شده و قرار است ظرف مدتی معین بدون هیچ اطلاعی منتشر شود و بگویند این سند ملی موسیقی است. در حالی که به هیچ عنوان ما به آن مرحله نرسیدیم و همان گونه که گفتم موضوع تازه ابلاغ شده است. ضمن اینکه باید به این نکته مهم هم اشاره کنم که معمولاً اسناد بالا دستی حوزه موسیقی در کلیات باقی میمانند، یعنی در چنین اسنادی ورودی به جزییات نداریم و این مشخص کردن نسبت هاست که بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
غیر از اینها، مورد دیگری هم بود که طی سالهای اخیر در کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی به مدیریت جناب ایمانی خوشخو پیش رفت و آن تشکیل «شورای هماهنگی موسیقی کشور» بود. البته در سه یا چهار سال قبل جلسات مربوط به تشکیل این شورا برگزار شده بود، اما وقفهای دو ساله داشت که به همت جناب ایمانی خوشخو جلسات آن از سر گرفته شد. بنده هم در دو جلسه پیرامون این موضوع حضور پیدا کردم که طی آن عزیزانی از حوزه دانشگاهی و خانه موسیقی نیز در برنامهها حاضر شدند. خروجی این جلسات هم به این نتیجه منتهی شد که مجموعهای به نام «شورای هماهنگی موسیقی کشور» تشکیل شود و در آن مجموعهها و نهادهایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شهرداری تهران، اصناف مختلف موسیقی به همراه چند استاد این حوزه حضور پررنگی داشته باشند. به هر حال اگر موضوع تشکیل شورای هماهنگی موسیقی کشور به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد ما خیلی از مسائل حوزه موسیقی را میتوانیم در این شورا رسیدگی کنیم.
من در حال حاضر که با شما صحبت میکنم خیلی به این موضوع دل بستم که هم بتوانیم سند ملی موسیقی را به سرانجام برسانیم و هم شاهد تشکیل شورای هماهنگی موسیقی کشور باشیم. در این چارچوب دو اصل در ذهن من وجود دارد. اول؛ اطلاع کامل اهالی رسانه از آنچه در حال پیگیری و انجام است و دوم؛ مشارکت و حضور فعال اهالی موسیقی در این مجموعهها برای اینکه بدانند چه اتفاقی در حال انجام است.
* در بخش نهایی صحبتهایم مایلم به یک موضوع مهم که البته میدانم شاید مورد علاقه دوستان ما در حوزههای تهیهکنندگی و تولید آثار موسیقایی نباشد، اشاره کنم و آن رسیدن به یک فرمول علمی و نزدیک به واقعیتِ در ارائه آمار در حوزه تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی است که بد نیست دفتر موسیقی به واسطه همکاری با برخی از مراکز و موسسات پژوهشی مرتبط وارد عمل شوند. چرا که اکنون وقت آن رسیده تا در نظام اقتصادی حوزه موسیقی به ویژه در دو حوزه فروش یا عرضه محصولات اعم از آلبوم و تک آهنگ و البته کنسرتها به موضوع مهم آمار توجه داشته باشیم. در حال حاضر هیچ آماری از میزان فروش و کمیت آثار موسیقایی در حوزهها و گونههای مختلف یا یافت نمیشود و یا دسترسی آزاد به آنها گذر از یک لابیرنت پرپیچ و خم و مافیاگونه میطلبد!
واقعیت مطلب این است که تاکنون عمده گزارشها مبتنی بر اظهار نظر کارشناسان این حوزه بوده است. به عنوان نمونه اگر ما میخواستیم بینیم که گردش اقتصادی حوزه کنسرتها چقدر است باید به تعداد مجوزهایی که از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد صادر شده، تعداد برآورد تقریبی تماشاگران حاضر در سالن و میانگین قیمت بلیت به فروش رفته مراجعه میکردیم. اما این را هم به عنوان یک خبر خوب به شما بدهم که ما در حال طراحی یک سامانه جامع برای دفتر موسیقی وزارت ارشاد هستیم که علاوه بر دو سامانه صدور مجوز شعر و ترانه و سامانه صدور مجوز موسیقی در حوزه برگزاری کنسرتها هم فعال میشود.
یعنی با راه اندازی این سامانه دیگر نیازی به حضور متقاضیان برگزاری کنسرت به دفتر موسیقی نخواهد بود و دوستان میتوانند با مراجعه به این سامانه میتوانند هم بحثهای مربوط به شعر و موسیقی و هم بحث کنسرت به صورت کامل پیگیری کنند. این سامانه به جهت درج گزارش از طرف شرکتهای مرتبط به برگزاری کنسرت چه در تهران و چه در شهرستان میتواند دربرگیرنده نکات موثری برای دستیابی به آمار داشته باشد.
به اعتقاد من این سامانه کمک میکنند تا ما اطلاعات مربوط به برگزاری کنسرتهای موسیقی را تبدیل به اطلاعات منسجمتری کنیم. گرچه به دلیل مسائل مالیاتی و مباحثی از این دست که شما به آن اشاره داشتید، معمولاً شرکتها اطلاعات خود را دسته بندی میکنند و بسته به استفادهای که اطلاع گیرنده میخواهد داشته باشد، اطلاعات را میدهند، منتها طبیعی است که دفتر موسیقی برای اینکه بتواند سیاستگذاری بهتری را انجام دهد باید از این اطلاعات پنهان و آشکار مطلع باشد.