به گزارش خبرگزاری شنو به نقل از ایلنا؛ چند ماهی است که فعالیت هنرمندان عرصه موسیقی به روال عادی برگشته است. آموزشگاهها فعالیت معمول خود را دارند و گروهها به تولید محتوا مشغول هستند. کنسرتها نیز طبق برنامههای مدون در سالنهای مختلف تهران و شهرستانها روی صحنهاند؛ که البته بیشترشان به موسیقی «پاپ» اختصاص دارند و اتفاقا یکی از چالشهای موجود که کلیت موسیقی کشور را تحت تاثیر قرار داده، توجه بیش از حد به موسیقی «پاپ» است. موسیقی پاپ به دلیل پرطرفدار بودن مخاطبان بیشتری دارد و قاعدتا بخش عمدهای از چرخه اقتصادی موسیقی در این فضا جریان دارد. اما موضوع این است که این مبالغ کلان به دست آمده از کنسرتهای «پاپ»، میان چند تهیهکننده و خواننده و سالندار دست به دست میشود. باید یادآور شد تعداد کمی از خوانندگان پاپ از وجود کنسرتها بهره میبرند، نوازندگان هم به طور معمول درآمد ناچیزی دارند و ناچارند دستمزدههای ناچیز و تحمیلی موجود را بپذیرند.
یکی از مهمترین از انواع موسیقی که جنبه رسمی و فاخر دارد، موسیقی «کلاسیک» یا «ارکسترال» است که بسیار هم پرهزینه است. تعداد ارکسترهای رسمی و دولتی ما کمتر از انگشتان یک دست است و این در حالی است که تعداد فعالان موسیقی ارکسترال اعم از نوازندگان، ارکستر دایرکتورها، خوانندگان، رهبران و دیگر عوامل بیش از حد تصور است. قاعدتا با وجود این کثرت تعداد ارکسترهای خصوصی بیش از آن چیزی است که تصور میکنیم. در چنین وضعیتی معمولا ارکسترهای خصوصی برای برگزاری کنسرت و رقابت با سبک پرطرفداری چون «پاپ» ناچار به صرف هزینههای شخصی هستند که با توجه به اجاره سنگین سالنها و هزینههای سرسامآور تبلیغاتِ حقیقی و مجازی، بازهم امکان رقابت وجود نخواهد داشت.
در میان زیرشاخههای موسیقی کلاسیک، موسیقی «کرال» با وجود قدمت و پیشینهای که دارد لااقل در ایران یکی از مظلومترین هاست. موسیقی «کرال» در ایران سرنوشت جالبی دارد و به مدد تلاش عده معدودی از هنرمندان، تا به امروز ادامه حیات داده است. از سوی دیگر موسیقی «کرال» منابع مکتوب و موثق بسیار کمی دارد و این کاستی کم و کیف آن را تحت تاثیر قرار داده است. موسیقی «کرال» تا همین چند سال پیش هم در دانشگاه رشتهای جدی نبوده و به مدد چند استاد و هنرمند ساز و کاری مشخص یافته است.
حمید عسکری رابری، سرپرست گروه کر «اردیبهشت» یکی از هنرمندانی است که سالهاست نسبت به ارتقاء موسیقی «کرال» دغدغده دارد. او که سالهاست در زمینه پژوهش هم فعالیت میکند و ریاست دانشکده موسیقی دانشگاه هنر را به عهده دارد، از فعالیتهای پژوهشی خود و کتابی گفت که تا امروز تنها رفرنس موسیقی «کرال» به حساب میآید و مدتی قبل روانه بازار شده است.
شما قبلا از یک پروژه جدی با محوریت موسیقی «کرال» گفته بودید که سالها روی آن کار کردهاید. این پروژه در نهایت در قالب کتاب یا مجموعهای مکتوب منتشر شد؟
اثری که به آن اشاره کردید «موسیقی کرال ایران» نام دارد. همانطور که گفتید سالها زمان صرف تالیف این اثر شده است. در نهایت این کتاب که اساس آن تحقیقات میدانی است، مردادماه سال گذشته توسط انتشارات آبان منتشر شد.
کتاب «موسیقی کرال ایران» را در سکوت خبری منتشر شد؟
دانشگاه هنر در همان مقطع خبری در اینباره منتشر کرد و دفتر موسیقی نیز خبر انتشار را روی سایت خود قرار داد و به تفصیل درباره اثر صحبت شد. البته قرار بود مراسم رونمایی هم برگزار کنیم که به دلایل اتفاقات رخ داده این امر میسر نشد.
موضوع کلی اثر چیست؟
این کتاب یک پژوهش متمرکز چهار، پنجساله ولی ادامهدار است و در کل حدود ده سالی از من زمان گرفته است. یک فصل از کتاب به تاریخ موسیقی کرال و بررسی تاریخچه آن اختصاص دارد. در همین راستا به فهرستی از افراد، گروه ها، آهنگسازان، آثار کرال آهنگسازان ایرانی و موضوعاتی که در زمینه موسیقی کرال وجود داشته، پرداختهام. در همین فصل همچنین جریانسازان موسیقی کرال کشور معرفی شدهاند. فصل دیگر به چالشها میپردازد و در فصول دیگر هم به موارد دیگر پرداختهام. در فصل سوم «گسترش موسیقی کرال در ایران» به ضرورتهای اجتماعی، موسیقایی و ادبی گسترش موسیقی کرال در ایران پرداختهام و اینکه در این بخش موانع، و راههای گسترش موسیقی کرال ایران شناسایی و دستهبندی شدهاند. اتفاقی که قبلا رخ نداده است.
آیا پیش از اثر شما، منابع پژوهشی دیگری با موضوع «کرال» داشتهایم تا موزیسینها و علاقمندان موسیقی کلاسیک به آنها مراجعه کنند؟
خیر. کتاب «موسیقی کرال ایران» اولین اثر پژوهشی با موضوع موسیقی کرال است.
به نظر میرسد روی تبلیغات کتاب کار نکردید.
قرار بود مراسم رونمایی داشته باشیم. اتفاقا با باشگاه آرارات متشکل از هموطنان ارامنه هم به توافق هم رسیده بودیم. اصولا کتاب «موسیقی کرال ایران» به ارمنیها و هموطنان ارمنی تقدیم شده است؛ به این دلیل که هنرمندان ارمنی نقش به سزا و سهم موثری در موسیقی کرال ایران داشتهاند؛ افرادی چون گریگوریان و مارگوریان تا مفستیان و چکناوریان.
البته با باشگاه آرارات توافقی اولیه هم برای برگزاری مراسم رونمایی در مهرماه صورت گرفت، اما به دلیل اتفاقاتی که در کشور رخ داد، این رونمایی تا الان به تعویق افتاد. حال هم منتظر فرصت مناسبی برای برگزاری رونمایی هستیم.
کتاب «موسیقی کرال ایران» چقدر میتواند منبع دانشگاهی و رفرنس مقولات آموزشی و آکادمیک قرار گیرد؟
به طور کلی یک آهنگساز برای نگارش یک اثر کرال با موضوعاتی مختلفی در این نوع موسیقی، روبرو است: بافت، هارمونی، چندصدایی و مسئله پیوند شعر و موسیقی و آوازی را داریم که در کتاب درباره آنها مفصل صحبت شده است. درباره ضرورت گسترش موسیقی کرال، راههای رشد آن و چالشهایی که بر سر راه این گونه از موسیقی وجود دارند نیز بحثهایی وجود دارد. در کتاب «موسیقی کرال ایران» به همه این موارد مهم پرداختهام.
البته کتاب شما مختص فعالان حوزه کرال نیست و کارشناسان، منتقدان و اهالی رسانه نیز باید برای آگاهی بیشتر منابع مهم اما کمیاب را مطالعه کنند.
همینطور است که میگویید.
به طور کلی در موسیقی «کرال» جز کتاب شما چه منابع دیگری داشتهایم؟
ما در زمینه موسیقی کرال منابع مکتوب نداریم. یکی دو منبع هست که به صورت جسته و گریخته در کتاب «موسیقی ایران» اثر دکتر آریانپور آمده است. ایشان خودش عضو گروه روبیک گریگوریان بوده و بنابراین به این شاخه از موسیقی (یعنی کرال) علاقه داشته است. او گاهی از اجراها، گزارشهایی تهیه میکرده یا از فعالیت گروهها خبرهایی داده است. نشریه گزارش موسیقی هم در سال هشتاد و هشت ویژه نامهای برای موسیقی کرال منتشر کرد. میتوان گفت بخش قابل توجهی از این اثر هم حاصل همکاری من با آقای سروش ریاضی مدیر مسئول و سردبیر آن است. در این نشریه مصاحبههایی با خودم شده و دو مقاله هم از من منتشر شده است.
گزارش موسیقی جزو معدود نشریههای با محتواست.
بله و هنوز خوانده میشود و من هنوز به شاگردانم پیشنهاد میکنم که آن را بخوانند. به هرحال هرآنچه گفتم باعث شده در کتاب «موسیقی کرال ایران» به ناگزیر و البته خوشبختانه نتیجه بخش، با طیف قابل توجهی از موسیقیدانان امروز (مثلا آهنگسازانی که برای کر نوشتهاند، رهبران کر یا نظریه پردازان و معلمان برجسته) تعامل کنم و در نهایت با بیست و دو نفر آنها مصاحبه کردم. تصور کنید در دوره پیچیده فعلی مصاحبه کردن کار سختی است.
این چند هنرمندی که میگویید چه کسانی هستند؟
این بیست و دو نفری که میگویم افراد شاخصی هستند. آقای دکتر شریفیان، شریف لطفی، شاهین فرهت، دکتر آزادهفر، امین هنرور و دکتر فاطمی برخی از این افراد هستند. آقایان قاسمی، عمرانلو، اوهانیان هم برخی از رهبرانی هستند که با آنها گفتگو داشتهام. میتوانم بگویم هر هنرمند صاحب نظر در موسیقی کرال را برای مصاحبه انتخاب کردهام.
وجوه اشتراک این مصاحبهها چیست؟
این مصاحبهها هشت سوال ثابت دارند. جز این یک پرسشنامه بیست و هفت سوالی را در اختیار مصاحبه شوندگان قرار دادم. باید بگویم دیدگاههای ارائه شده از سوی دوستان متنوع و زیاد بود. از طرفی برخی از استادان به نکاتی غیر از مباحث مربوط به کتاب و موسیقی کرال پرداخته بودند؛ لذا این اثر میتواند در آینده برای پژوهشگران بخشهای دیگر هم مورد استفاده قرار گیرد. این قضیه باعث شد تمام مصاحبهها را در فصل چهارم کتاب چاپ کنم. حال میتوانم بگویم اثرم طیفهای مختلف فکری را دربرمیگیرد.
تعداد هنرمندان عرصه کرال آنقدرها هم کم نیست که بگوییم کسی را نداریم که در این زمینه به تالیف آثار مکتوب بپردازد، اما چرا این اتفاق نمیافتد و در نتیجه با آثار کمی با موضوع موسیقی کرال مواجهیم؟
این سوال اگر درباره موضوع پژوهش باشد یک پاسخ دارد و اینکه چرا گروههای کر ما کم هستند، سوال دیگری است که پاسخ جداگانهای دارد. درباره حوزه پژوهش باید بگویم اساسا پژوهش موسیقی در ایران خیلی جوان است. کلا عمر پژوهشهای آکادمیک و موثق (به معنی علمی با روشی تحقیقی معتبر) ما به دو دهه میرسد. به طور مثال شما کلی کتاب میخوانید و میبینید که نویسنده در پایان سی، چهل منبع را معرفی کرده؛ به این معنا که به آن آثار رجوع کرده و از مباحث آنها در تالیف اثرش استفاده کرده است. اما هرگز کسی متوجه نمیشود کدام قسمت اثر از کدام منبع بر داشته شده است.
گاه برخی منابع اصلا قابل پیگیری و پیدا کردن نیستند.
درود به شما. بله حال شما بیاید و ثابت کنید که نویسنده واقعا از منبعی که گفته، استفاده کرده است. و اینکه باید ثابت شود که بهرهگیری از فلان منبع توسط نویسنده و مولف رونویسی شده است یا آنکه صرفا خوانده شده و مورد برداشت قرار گرفته؟ امروزه اینطور نیست. حال در روش پژوهش گفته میشود اگر از روی منبعی رونویسی میکنید، بلافاصله باید ارجاع میان متنی بدهید و بگویید از کجا برداشت کردهاید و بخش مورد استفاده قرار گرفته، مربوط به کدام صفحه از کتاب است. اگر از بخشی از منبع عینا استفاده میکنید باید گیومه بگذارید تا مشخص شود کلمه به کلمه از منبع اصلی استفاده کردهاید. میخواهم بگویم این شیوه که درست هم هست، در کشور ما عمر زیادی ندارد.
خودتان و دیگر همکارانتان باهمین شیوه نوپا کار میکنید؟
آنچه من در کتاب یا همکارانم در دانشگاه مینویسند با همین شیوه است. دکتر فاطمی، دکتر اسدی و دکتر آزادهفر برخی دوستانی هستند که با همین روشی که دربارهاش توضیح دادم، مینویسند.
شما برای بهبود وضعیت رشته موسیقی در دانشگاهها همواره دغدغده داشتهاید. یکی دو سال پیش با تشکیل شورای گروه آهنگسازی، طرحی را تصویب کرده بود که به واسطه آثار کرال وارد دروس دانشکده شد. برقراری این طرح و کلا انجام امور دیگر در راستای بهبود موسیقی و کرال در دانشگاه، برایتان ادامه دارد؟
من طی گفتگویی که یکی، دو سال پیش با شما داشتم نیز دراینباره گفته بودم. بر همین اساس نوشتن یک اثر کرال طی دو ترم برای دانشجویان دوره کارشناسی الزامی است. دانشجویان ارشد هم موظفند طی یک ترم یک اثر کرال بنویسند. ما قبل از سال نود و هفت چنین چیزی نداشتیم و از این مقطع که من مسئولیت گرفتم، این دغدغه را با مدیر گروه و شورای تخصصی گروه مطرح کردم و از آن زمان به بعد این طرح اجرا شده است.
خروجی این روند جدید چه مواردی بوده؟
اینکه تا الان آثار جالبی توسط دانشجویان نوشته شده. حتی ما در اردیبهشت و خردادماه سال قبل آثار نوشته شده توسط دانشجویان را گردآوری کردیم و با آقای قاسمی رهبر و سرپرست گروه کر تهران هم صحبتهایی شده بود تا آثار نوشته شده در تالار رودکی اجرا شوند. قرار بود این اتفاق در دو پارت بیفتد؛ یک قسمت را گروه کر «اردیبهشت» و بخش دیگر را گروه کر «شهر تهران» اجرا کند. این اتفاق هنوز رخ نداده، اما در دستور کار است. این اتفاق باید قبلاتر رخ میداد، اما کرونا و مسائل دیگر تا به امروز روی انجام کارها تاثیر داشته است.
از فعالیتهای گروه کر «اردیبهشت» بگویید. به هرحال محل رسمی اجراهای ارکسترال در تهران تالار وحدت و رودکی است که زیر مجموعه بنیاد فرهنگی هنری رودکی به حساب میآیند. گویا بنیاد رودکی برای اجراهای موسیقی کلاسیک و ارکسترال برنامه ریزی نکرده، این در حالی است که برگزاری کنسرتها در تهران و کل کشور به روال عادی برگشته است.
حال که این سوال را پرسیدید بد نیست موضوعی را از طریق رسانه شما بیان کنم. بنیاد رودکی اساسا باید برای اهالی موسیقی کلاسیک که برای آماده کردن آثارشان زحمات بسیاری میکشند، برنامههایی را در نظر گیرد. به هرحال ساخت و اجرای آثار کلاسیک به نوازندگان، آهنگسازان و خوانندگان توانمند احتیاج دارد. و همچنین این موضوع را باید در نظر داشته باشیم که موسیقی کلاسیک نسبت به سبکهای دیگر مخاطبان محدودتری دارد، به همین دلیل بنیادی چون رودکی باید برای برگزاری کنسرتها تسهیلاتی قائل شود. این تسهیلات میتواند تخفیف در مبالغ اجارههای سالن یا موارد دیگر باشد. در کل این تسهیلات برای ژانر موسیقی کلاسیک در نظر گرفته شود؛ آنهم نه الان که هنرمندان صرفا تشویق شوند و بیایند و کنسرت برگزار کنند. به برنامهای مدون و بلند مدت نیاز است. باید در این زمینه آییننامهای وجود داشته باشد.
نه فقط بنیاد رودکی که دفتر موسیقی یا انجمن موسیقی ایران هم در این زمینه آیین نامهای ندارند که براساس آن عمل کنند.
در نهایت باید این اتفاق رخ دهد.
اگر ناگفتهای مانده بفرمایید.
اگر بخواهم خلاصه کنم، باید تاکید کنم که پژوهش درکشور ما امری خیلی جوان است و در این زمینه، کار کردن روی موضوعات مربوط به موسیقی حتما در آینده بیشتر خواهد شد. امیدوارم فعالیتهایم در عرصه موسیقی کرال و پژوهش درباره آن در باقی افراد هم ایجاد انگیزه کند.