به گزارش خبرنگار خبرگزاری شنو، روز چهارشنبه ۱۹ خرداد۱۴۰۰ برای علی مرداخانی نشست یادبودی برگزار شد. همچنین قرار است مراسمی برای عبدالوهاب شهیدی و علی مرادخانی با امضای دفتر یادبود در خانه موسیقی برگزار شود. در این مراسم که چهارشنبه ۲۶ خرداد از ساعت ۱۶ تا ۱۸ در محل خانه موسیقی ایران برگزار میگردد دفتر یادبودی جهت ثبت نظرات و امضا در اختیار اهالی موسیقی قرار خواهد گرفت.
در این گزارش مشروح گفتگوهای یادبود مرحوم مرادخانی در کلاب هاوس را تقدیم حضورتان می کنیم. این روم که حدود سه ساعت به طول انجامید با استقبال اهالی هنر و رسانه روبهرو شد عباس آخوندی، حمیدرضا نوربخش، احمد مسجد جامعی، سید محمد بهشتی، عبدالحسین مختاباد و … حضور داشتند.
در ابتدای این برنامه بهرام جمالی (مدیر سابق انجمن موسیقی) درباره خصوصیات اخلاقی علی مرادخانی به توضیحاتی پرداخت و گفت: هرکس با زندهیاد مرادخانی یک برخورد هم داشت از ارتباط عاطفی با او میگفت که این وجه تمایز ایشان با خیلیهاست.
مرادخانی جزو ده مدیر فرهنگی برتر کشور بود
در ادامه برنامه سید محمد بهشتی مدیرعامل سابق بنیاد فارابی ضمن تسلیت به اهالی هنر برای درگذشت علی مراد خانی درباره تأثیر او بر وضعیت موسیقی کشور گفت: مرادخانی را جزو ده مدیر فرهنگی برتر کشور میدانم و به نظرم جای او بهراحتی پر نمیشود. مراد خانی کار را با دلش انجام میداد و موسیقی را هم تا به آخر عمر ترک نکرد. او با حوزه موسیقی اهلیت داشت و به موسیقی مبتلا شده بود. فقدان مرادخانی قابل جبران نیست و همه هنرمندان بزرگ با مرحوم خاطره دارند.
بهشتی درباره حضور مرادخانی در عرصه سینما و تأثیرش نیز توضیح داد: مرداخانی در دهه شصت جزو مجموعه کسانی بود که عرصه سینما را پیش میبرد و پیش از ما در عرصه فعالیت و مدیریت حضور داشت و اولین دوره جشنواره موسیقی فجر را هم او راه انداخت. او در راهاندازی و ارتقای سینمای بعد از انقلاب نقش ویژه داشت، اما نسبت او با موسیقی با هیچچیز قابل قیاس نیست.
مرادخانی موسیقی مقامی را جمعآوری کرد
ابوالقاسم خوشرو (معاون اسبق هنری) نیز پس از تسلیت به خانواده مرادخانی، خطاب به حاضران گفت: یکی از عاملان تأسیس مرکز باغ فردوس، علی مرادخانی بود. من در سال ۶۸ در دولت خاتمی سمت داشتم و از ایشان دعوت کردم؛ او تفألی به قرآن زد و گفت: این کار سخت است اما امر خیری در آن است و کارها تا به آخر خوب پیش میرود. درنهایت آقای مرادخانی آمد و برنامهای تنظیم شد.
خوشرو ادامه داد: مرادخانی موسیقی مقامی را جمعآوری کرد. ضبط و مستندسازی این کار پنج سال طول کشید. البته استاد بیانی و درویشی هم بودند و کمک میکردند تا اینکه گنجینهای برای موسیقی باقی ماند.
وی افزود: علی با قرآن ارتباط خوبی داشت، وقتی در سال ۶۵ به چین رفتیم، دولت اجازه داد ایران به مناطق مسلماننشین این کشور برود. جالب اینکه آنجا سعدی و حافظ را فارسی به بچهها درس میدادند. طی این اتفاق علی مرادخانی و من در مسجدی بودیم و علی پشت میکروفون رفت و قرآن خواند. فضای عجیبی ایجادشده بود و مردم گریه میکردند، تا اینکه آمدند و از ادامه مراسم جلوگیری کردند.
علی مرادخانی رفیق من بود
محمد مرادخانی فرزند زندهیاد علی مرادخانی نیز درباره پدرش گفت: خوشحالم که همه دوستان پدر را اینجا میبینم و کمتر احساس تنهایی میکنم. او جز پدر بودن رفیق من بود و خیلی لحظهها حس میکردم با رفیق نزدیکم حرف میزنم. گفتگویی بین ما جریان داشت.
محمد مرادخانی ادامه داد: پدرم کارش را با دقت انجام میداد و آن را دوست داشت. او میگفت من در مقابل افراد جامعه و هنرمندان مسئولم. اهالی تئاتر و حوزه مد و لباس و سینما به موزه میآمدند و بابا را میدیدند و با او حرف میزدند بس که با هنرمندان تمام عرصهها ارتباط خوب و نزدیکی داشت.
مدیریت فرهنگی شجاعت میخواهد و مرادخانی این شجاعت را داشت
احمد مسجد جامعی نیز در ادامه از شجاعت بسیار علی مرادخانی در انجام امور گفت و ادامه داد: او در مدیریت از پایگاه اجتماعی و مدنی و حوزه اجرا عدول نکرد. یادم هست در جشنواره اویونیون شرکت میکردیم و موسیقی مقامی بزرگان اجرا شد که مسبب آن مراد خانی بود. خاطرم هست که گروهی این اتفاق را مطلوب نمیدیدند. حضور آن گروههای محلی در جشنوارهای جهانی، کار شجاعانهای بود و باعث توجه به ایران شد. معرفی موسیقی محلی بهعنوان موسیقی ایران کار شجاعانه علی مرادخانی بود.
مسجد جامعی سپس از نحوه ارائه مجوزها در دهههای قبل و از زمانی گفت که مرادخانی مدیر بود و امور مربوطه را شجاعانه انجام میداده است. «در دوره مرادخانی رئیس جمهور و مسئولان و هیئتوزیران آمدند و گزیدهای از جشنواره موسیقی فجر را دیدند و این حرکت نگاه مسئولان به موسیقی را تغییر داد و دلیل این اتفاق هم علی مرادخانی بود.»
مسجد جامعی سپس افزود: سمفونی «خسوف» را داشتیم که رویدادی آیینی بود و درباره امام حسین ویارانش تا شب یازدهم محرم بود. این اتفاق درزمانی میافتاد که محدودیتها زیاد بود. سمفونی هم شیوهای جاافتاده نبود. زمانی که سمفونی اجرا شد با فضایی عجیب مواجه شدیم. حتی یکی از رسانهها مطلب تندی نوشت. ۵ شب اجرا رفتیم و پسازآن راه باز شد و سمفونیهای دیگر هم اجرا شدند. مدیریت فرهنگی شجاعت میخواهد و این شجاعت در مرادخانی بود. او راههای بسیاری را هموار کرد.
اعتقاد داشت موسیقی زبان مشترک دنیاست
علی خوشرو (سفیر اسبق ایران) نیز که در این مراسم حضور یافته بود، درباره مرادخانی گفت: من ارتباط نزدیکی با علی نداشتم، اما سی سال رفاقت کردیم. او مسیر زندگی و هنر را به همبافت. سی سال عشق او به هنر و موسیقی قابلتحسین است و از روح بلند و روحیه نازکاندیشش خبر میدهد و من از این روحیه لطیف و روح بلند او لذت بردم.
وی ادامه داد: در سالهای گفتگوی تمدنها ارتباط نزدیکی با علی داشتم. او میگفت موسیقی زبان مشترک دنیاست و موسیقی را به کشورها شناساند. در سویس و استرالیا سفیر بودم و این فعالیتهای او را میدیدم. برای او رمز اتصال قومها و کشورها موسیقی و سازها بودند. در موسیقی مقامی همه کشور جستجو میکرد. رابطه او با هنرمندان بسیار خوب بود. او آنها را ارج مینهاد و مشکلاتشان را حل میکرد.
تنها مدیری که شجریان دوستش داشت
حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی که در این مراسم نیز حضور یافته بود، درباره علی مرادخانی گفت: با حضور مرادخانی در سال ۶۹ خانه موسیقی هم زنده شد. دوره انتصاب ایشان برای هنرمندان بزرگی چون استاد شجریان و دیگران مشکلاتی ایجادشده بود که آن مشکلات را حل کرد. مرادخانی باعث شد اغلب هنرمندان به فعالیت بازگردند و خیلی زود صمیمیتی ایجاد شد و هنرمندان با دفتر موسیقی نیز ارتباط گرفتند.
وی ادامه داد: هیچکس از مرادخانی ناراحت نمیشد و همه به او اعتماد میکردند. اگر او نمیتوانست کاری کند، ناراحت نمیشدند، چون میدانستند تلاشش را کرده است. استاد شجریان همیشه با مجموعههای مدیران فاصله داشت و تنها کسی که با او ارتباط خوبی داشت، آقای مرادخانی بود. شجریان هیچوقت از مرادخانی مجوز نگرفت اما از او ناراحت نبود.
مدیرعامل خانه موسیقی در ادامه بیان کرد: علی مرادخانی از مجوزی که میداد دفاع و حمایت میکرد. این روحیه در همه مدیران نیست و عواقبی هم دارد. او با مدیران مافوقش هم رابطه جالبی داشت. مهندس کاظمی و مرادخانی با کمکهای بسیار باعث تأسیس خانه موسیقی شدند.
نوربخش در پایان گفت: ما در همه این سالها از وجود آقای مرادخانی که بین همه جامعه هنری حلقه وصل بودند، بهره بردیم. او تا روز آخر از خانواده هنرمندان تازه فوتشده سراغ میگرفت. من همیشه این رفتار را تحسین میکردم و عاطفه را در وجود او میدیدم کهموج میزند.
مرادخانی در مدیریت مانند خیلیها جا اشغال نکرده بود
محمدحسین حقیقی کارگردان سینما که مسئولیتهای فرهنگی را نیز بر عهده داشته، درباره علی مرادخانی گفت: مرادخانی در مدیریت جا اشغال نکرده بود. درصورتیکه سالهاست مناصب ما از سوی افرادی که هنرمند و مدیر نیستند اشغالشده است. آرزو میکنم راه و فکر او ادامه پیدا کند.
مرادخانی مشاور خوبی بود و تا آخر پای کار میماند
عباس آخوندی (وزیر سابق راه و شهرسازی) که در این مراسم حضور داشت، درباره علی مرادخانی گفت: به عنوان یک اربابرجوع میتوانم صحبت کنم نه اهل فن. با توجه به علائق فرهنگی که داشتیم، نیاز بود مشورت کنم. قرار بود در بحث ورود امام مراسم را باشکوهتر برگزار کنیم و با ایشان مشورت کردیم. او زمانی که مشورت میکرد کار را رها نمیکرد و تا به آخر پایکار میایستاد.
وی ادامه داد: او را از صمیم قلب دوست داشتم. چون در کارها میتوانستم به او تکیه کنم. از خداوند برای او آرزوی رحمت دارم.
مرادخانی سبب تولید «تمنای وصال» شد
عبدالحسین مختاباد (خواننده موسیقی اصیل ایرانی) نیز در این مراسم حضور داشت. او گفت: اواخر دهه شصت با مراد خانی دوست شدم. حلقه ارتباط ما زندهیاد سلمانیان در حوزه هنری بود. برای اوستا در موزه هنرهای معاصر کنسرت داشتم، وقتی برنامه تمام شد، مرادخانی گفت بیا دفتر کارت دارم. رفتم و گفت چرا نوار بیرون نمیدهی؟ بهاینترتیب «تمنای وصال» منتشر شد.
وی بیان کرد: مرادخانی، آقای خوشرو، سلمانیان و مرتضی کاظمی مدیر نبودند و با ما رفیق بودند. بهترین آثار موسیقی دهه هفتاد تا اواسط دهه منتشر شدند که حاصل تلاشهای مرادخانی و دیگر مدیران بود.
مختاباد در پایان صحبتهایش افزود: زمانی که مرادخانی دوباره به عرصه مدیریت برگشت، دیگر نشد کاری کند، چون قطار از ریل خارجشده بود. آخرین دیدارم با مرادخانی اسفند ۱۳۹۹ بود. ماهانه باهم تماس داشتیم. گفت چرا پیش من نمیآیی. گفتم کروناست و برای شما خطرناک است گفت بلند شو بیا.
وقتی به تئاتر میآمد، یکی از اهالی تئاتر میشد
سعید اسعدی (مدیر اسبق مرکز هنرهای نمایشی) نیز با حضور در این مراسم گفت: او را دیر شناختم اما خوب شناختم. ایشان تعلق موسیقایی داشت، اما سایر حوزهها نیز از لطفشان بیبهره نبود. صفت بزرگ مرادخانی مردمی بودن او بود.
اسدی ادامه داد: آن زمان که دبیر جشنواره تئاتر فجر بودم. بارها میدیدم که آقای مرادخانی را نقد میکردند و ایشان صبورانه و با دقت میشنید. ایشان وقتی به تئاتر میآمد یکی از اهالی تئاتر میشد. اگر پشتیبانی ایشان نبود ترکش بسیاری از اتفاقات به دیگر فعالان میخورد و من میدیدم که خودشان را سپر بلا میکنند. ایشان درک عمیقی از هنر داشت و توسعه هنر و ایجاد فضا برای هنرمندان مد نظر داشت.
انتهای پیام/