به گزارش خبرنگار خبرگزاری شنو، با آقای کاوه عابدین میکس مَن و آهنگساز جوان و با تجربه که در سالهای اخیر در حوزه آهنگسازی و پرودیوسرینگ با گروههای مختلف موسیقی همکاری داشتند؛ به گفتگویی پیرامون آلبوم «وین ۱۳۷۱» فرهاد که در استودیو صبا ،ریمستر و آماده انتشار شده و انتشار آلبوم «فراموشی» پرداختیم.
عابدین در تولید آثاری همچون «موج اف ام، ردیف ۴۸»، «بالاخره این زندگی مال کیه»،«قبرستان غیرانتفاعی»، «بزم رزم»، «تهران ۱۵۰۰»، «وارونگی»، «چ» به عنوان بازیگر، موسیقی متن، صدابردار و میکس موسیقی حضور داشته است.
ایده بازسازی این آلبوم از کجا آمد؟
خانواده فرهاد مهراد از سال گذشته تصمیم گرفتند تا مجموعهای از کارهای فرهاد را که در سالهای قبل از انقلاب یا بعد از انقلاب ضبط شده بود و دسترسی به آن ها وجود داشت جمع آوری کنند؛ تا این آثار پالایش و ریمسترینگ شود و با کیفت بالاتر در دسترس عموم قرار دهند و برای این کار به واسطه شناختشان از استودیو ما و تجربه همکاری پدر با فرهاد، استودیو صبا را انتخاب کردند.
ما جلسهای با همسر فرهاد مهراد خانم گلفام عزیز داشتیم و راجع به موضوعاتی صحبت کردیم که یکی از آنها کاری مشابه این اثر است که در آینده قرار است تولید شود. آقای امید هاشملو مسئولیت و مدیریت این پروژه را بر عهده گرفتند که زحمت فراوان دارد. البته ما در ماه های گذشته نیز آلبوم «خواب در بیداری» را که در دهه ۷۰ در استودیو صبا ضبط شده بود را هم ریمستر کردیم که منتشر شده است.
روند اجرای بازتولید این آثار به چه شکل بوده؟ آثار اولیه را چطور تهیه میکردید؟
با پیگیریهایی که آقای هاشملو داشتند تمام نوارهای قدیمی را که حدود ۱۰ نوار و آلبوم بود جمع آوری کرده و برای ریمستر دراختیار ما قرار دادند که به تدریج روی این آثار کار میکنیم تا برای انتشار آماده شوند. آلبوم وین در واقع اولین کنسرت فرهاد در خارج از ایران است که دومین کار از پروژه آلبومهای فرهاد هست که منتشر میشود. تفاوت این کار با سایر کارهایی که از فرهاد منتشر شده این است که سایر آثار فرهاد که با کیفیت پایین بود را ریمستر و بازنشر کردیم اما این اثر برای اولین بار منتشر شد.
اکثر کارها از طریق خانواده مهراد جمع آوری شده، برخی کارها نیز در استودیو خود ما ضبط شده و خیلی آثار ایشان نیز با پیگیری آقای هاشملو از دوستان ایشان جمع آوری شد.
چه چالشهایی را در مسیر تولید پشت سر گذاشتید؟
مهمترین چالش در این مجموعه جمع آوری آثار و کیفیت ضبط این کنسرت بود. این اثر به صورت زنده ضبط شده بود و کیفیت پایینتری نسبت به ضبط استودیویی داشت. این کار مربوط به ۳۰ سال قبل است و بنا به امکانات آن زمان هم، کیفیت خوبی ندارد. اثر در وین ضبط شده و این افسوس من است که ای کاش فردی که مشغول ضبط این اثر بود میدانست که دارد با یک اسطوره کار میکند تا شاید این کار را با دقت بیشتری ضبط میکرد. با تمام این مشکلات ما همه ی تلاشمان را کردیم تا این اثر بتواند به بهترین حالت خود بدون آسیب رساندن به جوانب دیگر صدا ریمستر شود. .
در رابطه با تأمین هزینههای این پروژه و حمایتهایی که در این پروژه داشتید بفرمایید؟
از نظر هزینه هم هزینه کمی نبود اما بنا به اولویت های ما و فاکتورهایی که برای ما مهم است،در نهایت توانستیم این پروژه را به انجام برسانیم . ما در استودیو صبا رویکردی داریم که ماهیت کار برایمان مهمتر از هر موضوع دیگریست و به واسطه آشنایی پدر با فرهاد و قطعاتی که فرهاد در استودیو ما در سالهای گذشته ضبط کرده این موضوع برای تمام کادر استودیو و به ویژه من که مشغول به انجام ریمستر این کار در این برهه زمان هستم هم افتخار بزرگ و هم علاقه است.
پدر من بزرگترین مشوق و حامی من در این پروژه بودند و از این اتفاق بسیار خرسند بودند و من از این موضوع بسیار خوشحال بودم که ریمستر کارهایی را بر عهده دارم که ۳۰/۴۰ سال قبل در همین استودیو و توسط پدر ضبط شده. تدوام این ماجرا برای من حس خاص و عجیبی را به همراه دارد و همچنین خانواده فرهاد به من و استودیو ما بسیار لطف داشتند و از نظر معنوی و مادی حامی این کار بودند. جا دارد بگویم خانوم افسانه عابدین بار حقوقی این کار را برعهده داشتند و پیگیریهای ایشان باعث شد تا مسائل حقوقی که برای این آثار وجود داشت حل و فصل شود و آثار نشر یا بازنشر شوند.
شما در جایی گفتید که در استودیو صبا قرار است تا از گروههای کمتر دیده شده حمایت کنید. این حمایتی که گفته شده از چه طریقی صورت میگیرد؟
ما در استودیو صبا سعی کردیم هر آن چیز که میتوانیم در بهبود شرایط برای خودمان و افرادی که وارد محیط هنری میشوند و قرار است تا برای ساعتی محیط استودیو خانه دوم آن ها باشد و به خلق اثری هنریشان برسد، فراهم کنیم و به بهترین خروجی و دستاورد خود برسیم. در سال ۹۱ وقتی انتشارات استودیو صبا را دوباره راه اندازی کردیم، مسئله مالی اولویت ما نبوده و هدفمان حمایت از موسیقیای بوده که دوست داشتیم شنیده بشود و آن زمان به واسطهی عدم برگشت مالی، خیلی از این نوع موسیقی حمایت نمیشد.
اگر بخواهم در راستای حمایتهای مجموعه به شما بگویم: در سالهای ۸۹/۹۰ من مشغول قدم زدن در خیابان بودم و یک گروه موسیقی خیابانی را دیدم که ساز میزنند (در آن زمان موسیقی خیابانی به این شکل باب نبود) و یکی از افراد حاضر در گروه به طور ویژهای ویولن میزند و من بعد از اجرایشان کارت استودیو را به او دادم و از او خواستم به استودیو بیاید تا دربارهی کارهایش با هم دیگر صحبت کنیم تا شاید بشود آثارش را ضبط کنیم. یا مثلا چند وقت قبل یک بند خیابانی به استودیو ما آمدند تا یکی از موسیقیهایشان را ضبط کنند؛ موسیقی مد نظرشان یک موسیقی ساده بود اما در عین حال موزیک و گروهشان یک روح و ارزشی داشت که باعث شد به آنها بگویم در صورت تمایل برای همکاری بیشتر به استودیو ما بیایند و من پرودیوسرینگ کارهایشان را برعهده میگیرم؛ پرودیوسرینگ به معنی واقعی این کار و نه لزوما در حیطه مالی، بلکه در حیطه موسیقیشان یعنی به معنای ذات این کار در جهان بین الملل موسیقی.
ما سعی داریم که در استودیو صبا برخلاف سایرین که اولویتهای جهان سومی دارند، اولولیتهای جهان اولی را داشته باشیم و برخوردمان هم همینگونه باشد.
چرا اصرار به مجوز دار بودن آلبومهایی دارید که تولید میکنید؟
دلایل مختلفی دارد یکی ازاین دلایل میتواند محیطی باشد که من در آن بزرگ شدهام. در رابطه با آن آلبوم رپ، که بعد از ۱۵ سال توانستیم برای انتشار آن مجوز بگیریم دلیل آن که ۱۵۱۳ سال منتظر ماندیم این بود که برای فردی مثل من که در این محیط بزرگ شدهام کار زیر زمینی کردن تعریفی ندارد؛ یعنی میتوانستم این کار را در ۱۸ سال پیش که کار تمام شده و آماده انتشار بود منتشر کنم، اما در آن زمان اکثرا موسیقیها تحت عنوان زیر زمینی، فاقد ارزش هنری و فاقد وجاحت بود. بنابراین من هم دلیلی نمیدیدم تا اثری که با آن زحمت و وسواس تهیه شده بود و درجه بالایی که داشت، در رده کارهای زیر زمینی قرار بگیرد. همین دیدگاه و اینکه وقتی شما مجوز داشته باشید میتوانید کنسرت برگزار کنید و با مخاطبان بیشتری در ارتباط باشید و از امکانات بیشتر تبلیغاتی استفاده کنید باعث میشود تا به مجوز دار بودن آثاری که امکانش را دارد تمایل داشته باشیم.
وی تصریح کرد: وقتی یک کار بناست تا در ایران تولید شود از فیلترهایی باید رد شود که حدود ۶۰ درصد آن را افراد خودشان دارند مثل استفاده نکردن الفاظ رکیک و جملاتی که فاقد ارزش هنری هستند. بنابراین وقتی کاری با این المانهای خود شخص تولید میشود مثل گروه «بیواره» که موسیقی و اشعار خوب و فکر شده در ژانر خودشان که راک میباشد را دارد چرا نباید بتواند مجوز بگیرد؟
سخت هست ولی با تلاش می شود و شد.
یک زمانی میبینم اثر ارائه شده خوب و استاندارد است اما نمیتواند در چهارچوب ارشاد قرار بگیرد. در این موارد بنظر من، کار میتواند به صورت زیرزمینی منتشر شود.
چرا با اینکه نامه ویز ارشاد وقت را داشتید، باز هم با آلبوم شما همکاری نشد؟
نامهای که وزیر وقت آقای صفارهرندی نوشتند تاثیر گزار بود منتهی از این جنس تأثیر که قبل از آن من در پرونده دیدم که توسط شورای موسیقی نوشته شده بود این کار قابل تمجید و تقدیر است و کار مجوز هایی را داشت ولی بعد از نامه کلا مجوز ها را باطل کردند. نامه آقای هرندی به پرونده اضافه شد تا مراحل گرفتن مجوز و سنگ اندازی ها به اتمام برسد اما بعد از رسیدن این نامه به مسئولان مربوطه، به پرونده من نامهای را اضافه کردند که در آن گفته شد این کار نمیتواند مجوز موسیقی بگیرد و بالکل کار را به بن بست رساندند. در کشور ما بعضا در مواجهه با کارهای جدید یک گارد گرفته میشود و یک سری مخالفتها پیش میآید که به مرور و با گذشت زمان حل میشود، اما عمر هنرمند با این رویه تلف میشود.
یک دلیل خنده دار که آن زمان به ما گفتند این بود که: میدانید چرا در فرانسه اختشاش و اعتراض است؟ چون موسیقی رپ دارند و این موسیقی، موسیقی اعتراضی است. اتفاقا تلاش ما بر این بوده که یک موزیک خاص تولید کنیم تا شبیه به رپ کلاسیک رایج آن زمان نباشد. شعر این آثار را آقای بمانی گفته است و ما حدود ۱ سال دنبال شاعر برای این آثار بودیم تا شعری داشته باشیم که مفاهیم مورد نیاز ما را برساند. البته بعد از تمام تلاشها و اخذ مجوزها بعد از گذشت ۲ ماه از انتشار این آلبوم، پخش این آلبوم بدون اینکه به من اطلاع بدهند، با دستور رئیس دفتر موسیقی وقت متوقف شد. درصورتی که من هنوز مجوز پخش و نشر این اثر را دارم و اگر بخواهم اقدام به پخش مجدد بکنم میتوانم با پخش دیگری قرار داد ببندم.
انتهای پیام/