به گزارش خبرگزاری شنو، با حضور جمعی از اساتید موسیقی و علاقهمندان به حوزه موسیقی آلبوم «برخورشید هم برف نشست» اثر شهاب طالقانی در فرهنگسرای ارسباران رونمایی شد. در این آیین رونمایی، ابتدا نیما جوان، ناشر و تهیهکنندهی موسیقی که تهیهکنندگی آلبوم «بر خورشید هم برف نشست» را نیز بر عهده داشته است از حضور اساتید موسیقی و علاقهمندان در این روز برفی و بارانی برای حضور در رونمایی از این آلبوم قدردانی کرد و سپس شهره چلیپا، استاد دانشگاه و دکترای زبان و ادبیات فارسی، شاعرو پژوهشگر که مجموعهای از اشعار او توسط انتشارات نقش جهان به نام «طعم وقت» منتشر شده است به ایراد سخنرانی پرداخت و با اشاره به مقولهی زمستان در ادبیات، که آلبوم «برخورشید هم برف نشست» نیز از همین مفهوم وام گرفته است سخنان خود را با این بیت آغاز کرد: «باز آمد آن مغنی با چنگ ساز کرده، دروازهی بلا را بر عشق باز کرده» و در ادامه گفت: «این دروازهی بلا را که هنرمند به آن اشاره میکند، اما دروازهی روح بلند هنرمند است که از فضای درونی هنرمند نشات میگیرد و همهی آنچه که در جهان وجود دارد مثل بهار، زمستان، آب و خورشید، همه آنها در فیلتر هنرمند تغییر میکند. یعنی هنرمند در اوج بهار اعلام میکند که الان زمستان است یا برعکس، چرا که ممکن است هنرمند در درون خود چنین احساس کند».
این استاد دانشگاه با اشاره به طعم وقت که کتاب وی نیز با همین نام منتشر شده معتقد است اگر حال هنرمند خوش باشد حتی خار هم همچون گل به نظر آید و اگر هنرمند دچار ناخوشی اجتماعی باشد گل هم در نظر او خار آید؛ لذا در همهب آدمیان طعم وقت وجود دارد کما اینکه این طعم وقت در هنرمندان افزونتر خواهد بود چرا که هنرمندان حساسیت بیشتری به جامعه خویش دارند.
به گفته چلیپا، آنچه اصل است از دیده نهان است و انسان دارای ظاهر و باطن است و هنرمند با وجود اینکه لایههای زیادی در درون خود دارد در اثر خویش آن حقیقت و اصل را از لایههای درونی به بیرون میکشد و به جامعه نمایان میکند.
وی ادامه داد: واژهی «زمستان» تا قرن پنجم هجری دارای معانی خاص خودش است، اما از قرن پنجم به بعد یعنی از زمان سنایی و عطار که عرفان وارد حوزه شعر میشود اشعار سمبلیک میشوند و معنی زمستان و پاییز معنای اولیه خودش را از دست میدهد و ما به جهان دیگری از این واژهها وارد میشویم. مثلا هنگامی که مولانا از زمستان صحبت میکند دیگر منظور مولانا از زمستان، تنها معنای اولیه این واژه نیست بلکه حالات روح و جهان تن را برای ما بیان میکند.
چلیپا در پایان به اشاره به شهاب طالقانی فرزند خود گفت: خدا را شاکرم که در این ظلمت روح و انزوای تلخ انسانی در سراسر جهان، خداوند به من شهابی ثاقب بخشیده تا بتواند این ظلمتها را در آثار خویش بزداید.
میرعلیرضا میرعلینقی، پژوهشگر تاریخ موسیقی کلاسیک ایران نیز در این برنامه با بیان اینکه هم اکنون نیز در شهر تهران شاهد بارش برف هستیم و با توجه به رونمایی آلبوم برخورشید هم برف نشست این بارش خودش یک مفهوم نمادین دارد اضافه کرد: هنرمند دنیای مدرن ناگزیر از توضیح دادن است در حالی که هنرمند در دوران پیشین چنین الزامی را نداشت چرا که بستر زمانه و پیشینه تاریخی و ذهنیت جمعی خود به خود محتوا و روح اثر را توضیح می. داد و قابلیت ارتباط مستقیم را داشت لذا آلبوم برخورشید هم برف نشست نیز اثری مدرن است و چه بسا از دیگر آثار مولف پیشرفتهتر است.
وی ادامه داد: بسیاری از آثار موسیقایی بویژه آثار بی کلام اگر به شکل آلبوم منتشر شود نیازمند متون مفصلی برای توضیح و واکاوی است. این آلبوم در زمان و مکانی منتشر شده است که از برف که به گفته احمد شاملو که آورنده پاکی هاست، سالهاست که از او خبری نیست و زمین و آسمان و آدمیان بخیل همه در صف انتظار ایستاده اند تا خبر آن را بشنوند.
میرعلینقی تصریح کرد: ساختن و ضبط کردن قطعات این آلبوم هفت سال به طول انجامیده است و بسیاری از این همکارانی که در ضبط این اثر سهیم بودند دار فانی را وداع کردند و مولف اثر با درد عمیق از این همکاران یاد کرده است این درحالی است که گرافیک آلبوم و محتوای شنیداری نیت شریف، هنرمندانه و انسانی را گواه میکند، روحیه مولف آلبوم همچنین از نوعی اضطراب آگاهانه و درد آشنا برخواسته است و برای تاثیر بیشتر بر مخاطبان از المانهای ناموافق با آن نیت شریف انسانی استفاده نشده است.
وی افزود: در این آلبوم به جای تک ستاره سازی از فلان خواننده پولساز از گروه کر بهره گرفته است همچنین متن بروشور از شرح حال رزومه تحصیلی و سفرها و کنسرتهای مولف انباشته نشده است و این فرق فارق این آلبوم با سایر آثار دیگران است. انتقال پیام انسانی و ارائه اصوات درد آشنا هدف مولف بوده است و نه بازاریابی و نه سیاسی کاریهای ریاکارانه که به بهانه تولید موسیقی مرسوم است در این مولف خبری نیست و از تمامی هنرمندانانی که در این آلبوم سهمی داشته اند با احترام و با زیبایی یاد شده است و از شوآفهای معمولی هنرمندان که همیشه بهترین مکان را صفحات بروشورها میدانند پرهیز شده است.
این استاد موسیقی یادآور شد: در این آلبوم هشت شیار به اضافه دوشیار انتهایی به عنوان قطعات ویژه خلق شده است و نامگذاری بر اساس جهانبینی مولف است و در شیار نهم ودهم از فضا سازی خاص با بهره گیری از افکتهای دلخواه استفاده شده است و نوعی از موسیقی را ارائه میکند که قابلیت تداعی تصویری و مصور سازی در ذهن شنونده را دارد.
میرعلی نقی با بیان اینکه در این آلبوم حرف بیشتر در حوزه انتظار است تا عینیت گفت: قطعات این آلبوم با فواصلی نوشته شده اند که برای ذهنیت دستگاهی و مقامی، تداعی کننده فضای اصفهان، شوشتری و همایون است. این درحالی است که قطعات بویژه شیارهای اول، گاه بیان کننده تجربههای یک روان حساس از مشاهده پیکرهای مجروح دردهای بشری است و گاه، روایت کننده هیجان از نظاره تلخ از خرابی و ویران گری است لذا بر این باورم که تجربههای مولف؛ هم فردی و هم جنبی است و این آلبوم نسبت به آلبومهای منتشر شده سالهای پیشین اگر بی سابقه نباشد حتما کم سابقه است.
به گفته وی، آهنگساز در این آلبوم، تنها معمار و طراح قطعات نبوده بلکه نوازندگی شش ساز مختلف را نیز با چیره دستی بر عهده داشته است که این چیرهدستی نیز نسبت به دیگر آلبومهای پیشین، کم سابقه است.
این پژوهشگر تاریخ موسیقی کلاسیک ایران همچنین یادآور شد: گزینش نوازندگان به شهادت صداهایی که میشنویم با دقت بسیار خوب انتخاب شدند این درحالی است که تنوع الگوهای ریتمیک و رنگارنگی سازگزینی، بسیار قابل توجه و تقدیر است و امیدوارم که این آلبوم که از درد آشنایی و کار بلدی فنی و نیت هنرمندانه برخاسته است در سالهای آینده به درجه ماندگاری خود دست پیدا کند.
مسعود سخاوت دوست آهنگ ساز، موسیقی دان و دکترای فلسفه نیز در این رونمایی اظهار داشت: مواجهه اولیه من با این اثر ارزشمند، بواسطه نام این اثر بود و این سوال برای من دوباره مطرح شد که آیا آنجا که کلام باز میماند موسیقی میتواند آغاز شود؟ آیا موسیقی میتواند آنچه را که در کلام بر نمیآید بیان کند؟ من اثر را گوش دادم و اثر را یک اثر پلیاستایل (چندسبکی) دیدم یعنی در این آلبوم، اثر دایماً از یک نقطهای شروع میشود و در نهایت با یک تنوع و تضادی به یک وحدت کلی دست پیدا میکند. حتما مولف باید اندیشههای بیژن الهی را دوست داشته باشند که نام آلبوم را از اشعار ایشان انتخاب کرده اند. در این اثر جنبههای روشن آن بیشتر از جنبههای تاریک آن است و غلبه تنالیته موسیقی، جنبه روشنی اثر محسوب میشود.
وی تصریح کرد: این پلی استایل بودن شابد برای برخی از دوستان جنبههای نامتجانسی داشته باشد حال اینکه این گونه نیست این در حالی است که در این اثر من شاهد این بودم که استفاده از رنگ و بوی موسیقی متال در این اثر در ادامه همان جهان بینی است که در ابتدای کار؛ خودش را معرفی میکند و تاکید میکنم که عنصر تنوع، تضاد و وحدت در این اثر به خوبی نمایان است و به عنوان کلام آخر، از آقای طالقانی (مولف اثر) ممنونم که من را دقایقی نزدیک به یک ساعت و اندی با آلبوم خود همراه کرد تا با تجربه جدیدتری آشنا شوم.
شهاب طالقانی، مولف اثر، آهنگساز، پژوهشگر فلسفه هنر و موسیقی و دکترای فلسفه نیز در این مراسم رونمایی آخرین سخنران بود که با بیان این نکته که بسیار خوشحالم که این اثر بعد از سالها به تولد رسید اضافه کرد: تلاش کردم این آلبوم نهایت احترام و ادای دین من به مخاطب، ادبیات فارسی و موسیقیهایی باشد که من از کودکی شنیده و دوست داشتهام.
وی با اشاره به بیژن الهی شاعری که نام آلبوم از او وام گرفته شده است گفت: وقتی یک شاعر میگوید «برخورشید هم برف نشست» نشان میدهد که این شاعر؛ چقدر تنهایی و درد را عمیقا لمس کرده است که حتی درجهانش، خورشید هم برف اندود است. من بر این باورم که ما در جامعهای زندگی میکنیم که عمیقا بر خورشیدش برف نشسته است؛ لذا هنرمند جدا از اینکه درون و تجربههای زیستی خود را در اثر بیان میکند، اما این وظیفه را هم دارد که با جامعه خود نیز مرتبط باشد تا بتواند با او گفتگو کند و البته این گفتگو باید از جنس مخاطب و هنرمند باشد. این درحالی است که ما در جامعهای زندگی میکنیم که متاسفانه به هر دلیلی، تولید هنر خوب بسیار بسیار سخت شده است.
وی ادامه داد: برخی از حضرات و موسسات فرهنگی و هنری که در جامعه وجود دارند گویا تمام تلاش خود را انجام میدهند که از هنر مبتذل و پوچ حمایت کنند و تللاش میکنند که هنر به وسیلهای برای تفکر تبدیل نشود به گونهای که از دید هنرمند، هنر نتواند وسیلهای برای رشد مخاطب بشود.
مولف آلبوم برخورشید هم برف نشست تصریح کرد: مهمترین اتفاقی که در تولد این آلبوم وجود دارد این است که این اثر یک اثر کاملا شخصی است بدون هیچگونه برچسبی و تلاش شده است تا در این اثر، دردهای یک آدمی که خودش در این جامعه پر درد زندگی میکند که حتی بهارش هم زمستان است به گوش شنوندهای برسد که دردهای مشابهای با هنرمند دارد و این مهمترین چیزی که میشود در این اثر به آن اشاره کرد.
طالقانی تاکید کرد: من با تک تک میزانهای این اثر زندگی کرده و درد کشیدم، اما اثر با مخاطب زنده است نه با هنرمند لذا این اثر تا جایی برای من زنده بود که درون من وجود داشت، اما به محض انتشار دیگر در اختیار مخاطب است و این مخاطب است که باید با اثر ارتباط برقرار کند و در نهایت خوشحالم که این جشن تولد با حضور شما عزیزان برگزار شد.
در پایان نیز اجرای قطعهای با عنوان «من با نبودن تو قدم میزنم» با اجرای جمعی از هنرمندان و باحضور شهاب طالقانی در کسوت نوازنده برای حاضرین اجرا شد. یادآوری میشود که همچنین در این مراسم با پخش کلیپی از دو هنرمند به نامهای زنده یاد آیدین الفت و زنده یاد پورنگ پورشیرازی که در این آلبوم سهمی بسزایی داشتند تجلیل شد و علی جعفری پویان از دوستان این دو هنرمند نیز دقایقی به ذکر خاطراتی از این دو هنرمند فقید پرداخت.