به گزارش خبرگزاری شنو، «مجید اخشابی» خواننده سرشناس کشورمان مهمان بخش پرونده هفته برنامه «سریالیست» با موضوع «تیتراژ سریال های خاطره انگیز» بود. او در گفت وگو با پدرام کریمی درباره مختصات یک موسیقی و تیتراژ خوب برای یک سریال گفت: اساسا هر پدیده هنری را می شود به دو بخش فرم و محتوا تقسیم کرد. موسیقی هم مستثنی نیست. زیبایی های فرمی را می شود در موسیقی جست و این خیلی مهم است.
مواردی مربوط به ساختار و پیکربندی موسیقی است
اخشابی ادامه داد: مواردی مربوط به ساختار و پیکربندی موسیقی است که ظهور و تجلی آن را شکل می دهد. مثل فضای صوتی، میکس و مسترینگ، گام، ریتم، تنظیم، ارکستراسیون و سونو ریته ها اعم از صدای خواننده، صدای سازها، تکنیک، بیان، بافت و تمام این موارد را می توانیم به زیبایی های فرمی ربط بدهیم که آهنگساز با این قالب و این پیکر اساسا موسیقی را عرضه می کند. طبیعی است که مخاطبین به این مقوله خیلی توجه دارند. مثل توجهی که به صدای سازی مثل ویولن دارند، فارغ از اینکه چه می زند، خود آن صدا زیباست و فرم را تشکیل می دهد.
وی افزود: گاهی اوقات توقع مخاطب در همین حد باقی می ماند، گاهی هم به محتوا تسری پیدا می کند. اینکه چه می خواهد بزند. گردش ملودی و نغمه چیست و با چه ویژگی های مفهومی ریتمی همراه است. آن هم زمانی که این ماجرا و چرخه را کامل می کند می شود گفت زیبایی حاصل می شود و آن اثر به یک زیبایی می رسد.
موسیقی تیتراژ باید با محتوای سریال سازگار و منطبق باشد
اخشابی ادامه داد: در مبحث سریال بحث انطباق را هم داریم. اینکه این موسیقی آیا با محتوای سریال سازگار و منطبق است و همدیگر را تکمیل می کنند. یا اینکه اساسا دو پدیده جدا از هم هستند؟ خیلی وقت ها اینطور است. یک آهنگساز دقیقا منطبق و نعل به نعل قصه حرکت نکرده و یک موسیقی را از آلبومی گرفته اند و آنجا گذاشته اند. هیچ ربطی هم از نظر شعر، موسیقی و فضاسازی های صوتی به یکدیگر ندارند! در حالی که باید این دو به هم کمک کنند و یکدیگر را کامل کنند.
این خواننده تصریح کرد: وقتی مخاطب سریالی را می بیند دوست دارد در لحظه پایانی یک جمع بندی داشته باشد. مجموع این لحظات وقتی است که موسیقی پخش می شود. موسیقی به مخاطب این امکان را می دهد که خاطرات سریال و صحنه ها را ذخیره، بازنگری و جمع بندی کند. اگر تیتراژ خوب و کاملی باشد یکی از کارکردهایش همین است. تیتراژ اول یک اعلان و شروع است و کارکرد تیتراژ پایانی را ندارد. بنابراین معمولا کوتاه است و اگر قرار باشد یک تیتراژ باکلام در کار وجود داشته باشد همیشه تیتراژ پایانی باکلام است.
وی تاکید کرد: اساسا برای زیبایی باید به بدعت و نوآوری دست پیدا کنیم. چیزی که با شنیده های ما نسبت به آنچه که درخاطرمان هست، متفاوت باشد.
وقتی تیتراژ جدی برای سریال طنز جواب میدهد
او در پاسخ به کریمی که پرسید آیا همه سریال ها به تیتراژ نیاز دارند، گفت: نه. خیلی وقت ها این تنگنا را احساس کردم که بخواهیم قطعه ای بسازیم که منطبق باشد. اساسا قطعات سریال های طنز این سختی را دارند که شما موسیقی را طنز کنید یا موسیقی جدی باشد. من چند تجربه در سریال های «خانه به دوش» و … داشته ام. ریسک کردیم، خیلی جدی حرف حساب زدیم و از ساختار طنز تبعیت نکردیم. ساختار جدی به آن دادیم و جواب هم داد.
اخشابی در ادامه درباره تیتراژهای سریال های خاطره انگیز گفت: فرهاد فخرالدینی با موسیقی سریال «امام علی(ع)» از آنچه که به صورت مکتوب از نوشته های عبدالقادر مراغه ای باقی مانده بود. رمزگشایی کرد. خیلی از هنرمندان دیگر هم تلاش کردند اما او این کار را به تکامل رساند و این ملودی استخراج شد. این اصالت، سازبندی و انطباق ارکستراسیون با فضای سریال خیلی کمک کرد. اساسا موسیقی را به اصالتی رساند که حاکی از استادی سازنده موسیقی، استاد فخرالدینی بود. امیدوارم زنده باشند و باز هم همه ایرانی ها را از ساخته های زیبایشان بهره مند کنند. صدیق تعریف، از اساتید خوانندگی موسیقی سنتی است. که هم به خوبی از عهده این ساخته برآمدند. بعد آیینی با این موسیقی در سریال نمایان شد و ظهور پیدا کرد.
موسیقی اصیل ایرانی در سریال «امام علی (ع)»
او همچنین درباره انتخاب سازها در کارهای تاریخی گفت: خیلی وقت از سازهای همان منطقه و همان تاریخ استفاده می شود. برای مثال استاد فخرالدینی در سریال «امام علی (ع)» از موسیقی اصیل ایرانی بهره برد. تلفیقی بود از همه امکاناتی که می شد بهره برد. معمولا خیلی وقت ها سازها جغرافیا و حتی تاریخ را می تواند شکوفا کند. برخی از سازهای تاریخی و صداهایی که از آنها شنیده می شود. می تواند مخاطب را به تاریخ پیوند بدهد و تخیل او را به جغرافیایی ببرد. برای مثال وقتی صدای طبل می شنویم ذهنمان سر از هند درمی آورد، وقتی صدای دف می شنویم به کردستان می رویم.
ویژگی های تیتراژ سریال «خانه سبز»
اخشابی درباره موسیقی سریال «خانه سبز» بیان کرد: جزو اولین کارهایی بود که موسیقی پاپ توسط بهرام دهقانیار به زیبایی در قالب تیتراژ یک سریال عرضه شد. که ملودی خاص و مبدعانه ای هم داشت. این ساخته او به بعد کمدی نزدیک بود و منطبق با سریال بود. تیتراژ دوم را علی تفرشی خوانده بود که به خوبی و زیبایی از عهده اش برآمده بود، مدتی است از او خبرندارم اما هنرمندی بسیار شایسته و توانمند است.
این خواننده با اشاره به تیتراژ «پهلوانان نمی میرند» از ساخته های بابک بیات، یادآور شد: ایشان استاد ساخت تصنیف و آهنگ بودند. فکر می کنم در این اثر شعر، ملودی، تنظیم و انطباق و همگرایی این موسیقی را به اوج رسانده بود. محمد اصفهانی هم با زیبایی هرچه تمام تر از عهده خواندنش برآمد. نکته این است که وقتی استادی کاری را می سازد فرق می کند. گاهی سازنده تازه کار است و تجربه ندارد. البته که باید به او فرصت داد اما معتقدم ساخته های اساتید واقعا قابل توجه است. روی سخنم با کسانی است که قضاوت های سریع دارند. وقتی استادی کاری را می سازد. با توجه و اتکا به دانش و سابقه اش یافته ای را به اشتراک می گذارد که باید به آن توجه کرد و اگر احیانا ما نتوانسته ایم ارتباط برقرار کنیم شاید اشکال از دریافت ما باشد.
موسیقی هنری انتزاعی است
او بیان کرد: اساسا می گویند موسیقی هنری انتزاعی است که در حقیقت شاید بشود گفت مابه ازای مشابهی عینا از آن در طبیعت وجود ندارد. اصوات موجود در طبیعت خلاصه سازی، از هم مشتق گرفته و ترکیب می شوند. این می شود هنر موسیقی. رمزگذاری و دیتاهای مختلفی که یک استاد در بسته بندی قرار می دهد باعث می شود این اثر تکرارپذیر باشد. یعنی شما ۱۰ بار و ۱۰۰ بار هم بشنوید هر بار چیزی به شما اضافه می کند. اینطور ساخته ها این کیفیت ها را دارند.
وقتی یک جمله در تیتراژ خلاصه کل محتوای سریال می شود
اخشابی اضافه کرد: موسیقی سریال«روزگار جوانی» از کارهای بدیعی بود که به استفاده از موسیقی پاپ در تیتراژها می پرداخت. فرمتش کمی جدیدتر و مدرن تر از کارهای قبلی بود و ساسان جمالیان آن را ساخته بود. محمدرضا عیوضی هم این قطعه را خواند. شعر این کار با سریال منطبق بود و به بیننده فرصت می داد تا با کار آن را منطبق کرده. به جمع بندی برسد و خاطره ای را که می خواهد ذخیره کند. خیلی وقت ها یک جمله در اشعار تیتراژ خلاصه سازی و فشرده سازی کل محتوای کار است. از جمله مفهوم «هم دلی از هم زبونی بهتره» در شعر تیتراژ روزگار جوانی.
ریسکی که با استفاده از آواز در تیتراژ «پس از باران» جواب داد
خواننده تیتراژ سریال «گم گشته» در ادامه درباره موسیقی سریال «پس از باران» گفت: موسیقی این کار بسیار بدیع بود و سعید انصاری به خوبی از پس تلفیق موسیقی گیلان با موسیقی پاپ کلاسیک برآمد. گاهی اوقات اگر این تلفیق ها استادانه صورت نگیرد مثل وصله ای ناجور می شود. اما وقتی استادی این دو جنس موسیقی را با هم درمی آمیزد حاصل نمونه ای این چنینی می شود. که که زنده یاد فریدون پوررضا با آواز موسیقی گیلانی به زیبایی هرچه تمام تر اجرایش کرده بود.
اخشابی اظهارداشت: آواز معمولا در سریال ها استفاده نمی شود و کسی ریسک نمی کند آواز را در تیتراژ بگذارد. اما در این کار این اتفاق افتاده بود و به خوبی هم مخاطب را جذب کرده بود. آواز بدون متر است و همه دوست دارند که موسیقی سریال اکتیو و پویا باشد و دارای ریتم باشد. آواز نمونه ای از موسیقی ایرانی است که مختص آواز سنتی می تواند باشد. که بدون ریتم و متر خوانده می شود. بُعد هیجان انگیزی اش نسبت به ترانه کم است اما زیبایی، تلفیق و بدعتی که در موسیقی سریال«پس از باران» صورت گرفته بود این کار را بسیار زیبا کرده بود.
اخشابی بیان کرد: در سریال «زیرآسمان شهر» انطباق شعر نقطه ای درخشان بود. محمدعلی شیرازی استاد تمام عیاری است. این کار را سروده بود و به زیبایی هرچه تمام تر ملودی روان و سریع الاثری داشت. اجرای توانمند امیر تاجیک بعد از این سریال طنز فرصتی برای جمع بندی به مخاطب می داد. آهنگساز مهدی غفوریان بود. کم خواندن نسل امیر تاجیک و من توضیح و توجیه دارد. قطعا درباره اش اگر فرصت باشد صحبت خواهم کرد.
کدام ویژگی ها تیتراژ «شب دهم» را ماندگار کرد؟
این خواننده با بیان اینکه موسیقی «شب دهم» دیگر اثری بود که شعرش را زنده یاد افشین یدالهی سروده بود، یادآور شد: باز هم اختصار قصه در این شعر مشهود بود. تنظیم و ارکستراسیون بسیار هنرمندانه فردین خلعتبری با خوانش استادانه علیرضا قربانی کار را به یک اثر ماندگار و زیبا تبدیل کرد. خیلی از آثار موسیقایی اگر خوب ساخته شوند می توانند هویتی مستقل هم داشته باشند. حتی اگر از سریال جدا شوند کارکرد خود را خواهند داشت.
اخشابی در ادامه درباره تیتراژ سریال «گم گشته» اظهار کرد: این کار برایم تجربه خوبی بود. سعی کرده بودم تلفیقی از موسیقی اصیل ایرانی با موسیقی پاپ که آن زمان جدید می نمود، داشته باشم. تلاش کرده بودیم به فضای معنوی نزدیک شود و تا حدودی موفق شده بودیم. بین فضا، مکان و زمان همگرایی شکل گرفته بود که حاصل این شد. نوآوری در موسیقی اساسا یک شرط است و موفقیت یک هنرمند در ساخت و اجرا است اما باید به جاذبه های سریال گره بخورد. گاهی موسیقی واقعا خوب است اما سریال بیننده را پای تلویزیون نمی نشاند و باعث می شود موسیقی کارکردی نداشته باشد و دیده نشود. گاهی اوقات برعکس است و یک سریال خیلی خوب می تواند یک موسیقی را بالا ببرد. باید هر دو با هم هماهنگ و هم سنگ باشند.
هفتاد سال عبادت یک شب به باد می رود
او خاطرنشان کرد: موسیقی سریال «میوه ممنوعه» هم از شعرهای خوب زنده یاد افشین یدالهی بود. ملودی روانی داشت. جمله “هفتاد سال عبادت یک شب به باد می رود” بخشی از ترانه بود که کل داستان سریال را در یک جمله خلاصه می کرد. این موسیقی با صدای احسان خواجه امیری به یک تیتراژ شنیدنی تبدیل شد. از سال ۸۰ طیف جدید پرداخت به سریال ها از باب موسیقی پایانی و تیتراژ شروع شد و خیلی ها در این حوزه کار کردند. به لحاظ تعداد کار توفیقاتی در این زمینه داشته ام.
اخشابی یادآور شد: شاخصه موسیقی «مختارنامه» استفاده از خواننده زنی بود که لالایی می خواند. این بسیار ارزشمند بود. کار مهمی بود که اثبات شود پخش یک لالایی واقعا چه اِشکالی دارد وقتی می تواند تاثیرپذیری را برای چنین واقعه ای چند برابر کند؟ این انتخاب هوشمندانه صورت گرفته بود و مدیران وقت آن زمان این ریسک را انجام داده بودند. ریسک پذیری مدیران برای شکل گیری یک موسیقی خوب بسیار مهم است. از موسیقی نواحی و موسیقی آیینی به خوبی و به درستی استفاده شده بود و حاصل این موسیقی زیبا شد. صدای خواننده کار، اکبر سلطانعلی، صدای خاصی بود که می توانست کار را به تاریخ و جغرافیا پیوند بزند. برخی از صداها این قابلیت را دارند.
سریال «پایتخت» بیشتر مدیون نوآوری و بدعت در موسیقی متن بود است
اخشابی در ادامه ضمن اشاره به موسیقی سریال «پایتخت» بیان کرد: به نظرم موفقیت این سریال بیشتر مدیون نوآوری و بدعت در موسیقی متن بود، با جسارتی که آریا عظیمی نژاد موزیسین و کارگردان کار داشت این ریسک را پذیرفتند که موسیقی متن از جنس موسیقی محلی باشد که معمولا از همه ظرفیت ها و اصوات و سازبندی ها استفاده می کنند. آریا عظیمی نژاد به خوبی از پس این کار برآمد و این موسیقی جا افتاد. شاید در سکانس های اول کمی نامانوس بود اما بعد دیدیم که بسیار زیبا و ارزشمند است. سیدجلال محمدی از نوازندگان کار بود، حمیدرضا ترکاشوند از خوانندگان خوب است و نقش آفرینی های خوبی هم داشته است؛ امیدوارم ظرفیت صدایش که در موسیقی سنتی قابلیت های زیادی دارد نمود پیدا کند.
تخیل هنرمند خیلی ویژه تر از تخیل مدیران است
اخشابی بیان کرد: ریسک و تصمیم های مدیریتی جسورانه می تواند ادبیات موسیقی را گسترش بدهد. ما را با موسیقی های جدیدتر مواجه کند. ممکن است مدیری دوست داشته باشد آن چیزی را که در ذهن خودش است و می تواند تخیل کند هنرمند اجرا کند. در صورتی که تخیل هنرمند خیلی ویژه تر است. گاهی اوقات باید از کانال تخیل یک مدیر، یک تهیه کننده و کارگردان بگذرد و این اصلا عبور نمی کند.
این مشکل اساسا در همکاری ها برخی وقت ها دیده می شود. یک تهیه کننده صرفا فکر می کند آن چه که او می پسندد و فکر می کند درست است آهنگساز هم باید از او تبعیت کند. خیلی وقت ها مثل سیروس مقدم این فرصت را می دهند و این ریسک را می کنند که اشکالی ندارد می خواهید از موسیقی مازندران استفاده کنید. شاید روی کار ننشیند و برای مخاطب عادی و مانوس نشود و همیشه آن را عنصری مزاحم در صحنه و سکانس ببیند. اما این ریسک صورت گرفت و نتیجه خوبی هم داد.
موسیقی ما ظرفیت عظیمی دارد
اخشابی خواننده موسیقی پاپ در پایان خاطرنشان کرد: موسیقی ما ظرفیت عظیمی دارد. هشت گونه موسیقی در سرزمینمان داریم که سرمایه ای برای کشور است. برای خیلی از کشورهای اروپایی موسیقی مستقل و خاصی نمی شود قائل شد، ولی ما این همه تنوع و کثرت در گونه های موسیقی داریم که باید ازشان استفاده شود به جای اینکه به موسیقی غرب پناه ببریم که به نسبت ساده تر از موسیقی ما است، باید به این ظرفیت بپردازیم. امیدوارم اینگونه برنامه هایی که به توصیف و تاویل آثار هنری می پردازد در رسانه ملی بیشتر شود. یک سرِ کار مخاطب است که باید سلیقه خاص تری داشته باشد و کارهای خاص تری را مطالبه کند. اگر به کارهای معمولی بسنده کند جریانی که باید وجود داشته باشد به قوت و شدت نمی تواند رشد پیدا کند. مطالبه گری مخاطبین به بالارفتن سطح کارها کمک می کند.
«سریالیست» به تهیهکنندگی محمد باریکانی و مجتبی فرجی و با اجرای پدرام کریمی کاری است از گروه تاریخ، فرهنگ و هنر شبکه یک که پنجشنبهها ساعت ۲۳:۱۵ از شبکه یک پخش می شود.
انتهای پیام/