به گزارش خبرگزاری شنو،موسیقی فولک نوعی از موسیقی سنتی و روستایی است که اصالتا نسل اندر نسل در خانوادهها و گروههای کوچک سینه به سینه نقل شده است. معمولا موسیقی فولک همانند ادبیات فولک به صورت شفاهی زنده است. این موسیقی به جای خواندن، از طریق شنیدن آموخته میشود و معمولا برای ساخت قطعات آن از آلات موسیقی بومی استفاده میشود.
کلمه انگلیسی فولک(folk) برگرفته از کلمه آلمانی وُلک (volk) به معنای مردمان است و به مردم عادی انگلستان اشاره دارد. افرادی که افسانهها و داستانها را از طریق شعر به نسلهای بعد منتقل کردند و قادر به چاپ کتابهایی در این خصوص نبودند.
از ویژگیهای مهم این ژانر میتوان به انتقال شفاهی این نوع موسیقی، ارتباط با فرهنگ ملیتی، استفاده به عنوان تکریم رویدادهای تاریخی و شخصی، نبود قانون کپیرایت روی اشعار و ادغام فرهنگهای مختلف نام برد.
موسیقی فولک موسیقی مردم عامه است. اشعار در این ژانر موسیقی توسط آهنگسازهای متبحر نگاشته نشده بلکه توسط مردم عادی و گمنام خلق شده است؛ به همین دلیل تحت عنوان ناشناس، ترانه فولک، سنتی شناخته میشود. با توجه به اینکه اولین بار این نوع موسیقی با آوازخوانی به جای نوشتن نت ارائه شد، یکی از قابلیتهای این ژانر موسیقی آوازخوانی است.
این ژانر چه از نظر موسیقیایی و چه از نظر شفاهی دارای ساختار سادهای است و همین سادگی، به آن جذابیت و گیرایی خاصی بخشیده است. گاهی اوقات موسیقی فولک به راحتی بدون همراهی سازهای موسیقی اجرا میشود و در صورت لزوم استفاده از سازهای موسیقی، معمولا سازهای موسیقی غیر رسمیتر در آن استفاده میشود.
سبک موسیقی فولک که به خاطر محبوبیت و عام بودن در سطح جامعه به سبک سنتی نیز مشهور شده است؛ از جمله سبکهای موسیقی است که پیوندی ناگسستنی با فرهنگ هر جامعه دارد. سبک موسیقی فولک از ان دست ژانرهای موسیقی است که معمولا در مجالس و همنشینیها با پایکوبی و آوازخوانی همراه میشود و به همین دلیل نیز نقش قابل توجهی در افزایش نشاط اجتماعی دارد.
به همین دلیل بسیاری از واقعیتها در مورد سبک موسیقی فولک به صورت شفاهی و سینه به سینه به دست ما رسیده است. این مساله به حدی جدی است که هیچ اطلاعی در مورد آهنگساز اولیه آهنگهای سبک موسیقی فولک نداریم و چه بسا بسیاری از این قطعات ابتدا توسط مردمان عادی و به صورت شفاهی خوانده و نواخته شده و سپس توسط آهنگسازی خوش ذوق ثبت و ضبط شده باشد. با این توضیحات جای تعجب ندارد که هر کشوری موسیقی فولک مخصوص خود را داشته باشد و موسیقی فولک محبوب در هر کشوری با کشورهای دیگر تفاوتهای فاحشی داشته باشد.
سبک موسیقی فولک از جمله سبکهای موسیقیایی است که با علومی همچون مردمشناسی و جامعهشناسی پیوندی تنگاتنگ دارد چرا که موسیقی فولک از آن دست موسیقیهایی است که از دل بر میآید و چون از دل برآمده است، سر ضمیر فرهنگهای مختلف را هویدا میکند. آهنگهای سبک موسیقی فولک به خوبی بیانگر احساسات و علائق فرهنگهای گوناگون هستند.
سبک موسیقی فولک سبکی ساده و در دسترس است به این معنا که آهنگهای این سبک موسیقی توسط افراد عادی جامعه خوانده میشود و موسیقی این سبک را نوازندگان محلی و بیادعا مینوازند. در سبک موسیقی فولک از سازهای جذابی استفاده میشود و این سازها در بین مخاطبان عام محبوبیت بالایی دارد. از سوی دیگر قطعات سبک موسیقی فولک هارمونیک و گوشنواز است و به همین دلیل که خیلی سریع بر سر زبانها میافتد، طرفدار پیدا میکند. از همین رو در هر مجلسی که آهنگی از سبک موسیقی فولک اجرا شود، سرور و پایکوبی به همراه خواهد داشت. ملودیهای ساده درام، ویولن، فیدل، چنگ و بگپایپ از جمله سازهای محبوب سبک موسیقی فولکلور در کشورهای انگلیسی زبان هستند.
شاید برای شما نیز این پرسش پیش آمده باشد که چرا سبک موسیقی فولکلور که باید ریشه در فرهنگ هر کشور داشته باشد، گاهی اوقات در میان چند کشور دوست و همسایه صدایی یکسان دارد. این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که گاهی اوقات محبوبیت آهنگهای فولک در یک کشور به اندازهای بالا میرود که این شهرت و محبوبیت تنها محدود به مرزهای یک کشور نشود و آهنگهای سبک فولک از یک کشوری به کشور دیگر کوچ کنند.
هدف اصلی سبک موسیقی فولک پاسداشت و نگهداری از آداب و رسوم سنتی هر قوم و فرهنگی است که موسیقی را وسیله مناسبی برای پادسداشت دستاوردهای فرهنگی خود میدانند.
هیچ قانون از قبل نوشتهای در مورد تعداد خوانندگان در سبک موسیقی فولک وجود ندارد و ممکن است تعداد خوانندگان این سبک، در کشوری مانند روسیه در بعضی ترانهها به چهار نیز برسد یا اینکه در انگلستان از یک نفر بیشتر تجاوز نکند.
امکان مشارکت و خواندن ترانههای سبک موسیقی فولک برای تمام اقشار اجتماعی وجود دارد و در طول تاریخ از گاوچرانهای غرب وحشی تا انسانهای اسیر در زنجیر بندگی بدون هیچ مزاحمت یا ممانعتی در سبک موسیقی فولک خواندهاند و تجربهورزی کردهاند.
تأثیرات مثبت سبک موسیقی فولک تنها به حوزه هنر یا موسیقی محدود نمیشود و این سبک موسیقی از جمله محدود ژانرهای هنری است که نقش غیر قابل انکاری در افزایش انسجام اجتماعی از طریق پاسداری از فرهنگ و سنتهای اجتماعی ایفا میکند. از سوی دیگر عموما ترانههای سبک موسیقی فولک پیامهای مثبت و سازندهای برای شنوندگان خود دارند که چنین پیامهایی نیز در ارتقای انسجام اجتماعی مؤثر هستند.
ترانهها و آهنگهای سبک موسیقی فولک محمل مناسبی برای روایت و انتقال حکایتها و قصههای قدیمی از نسل به نسل دیگر هستند. هیچ معلوم نیست اگر سبک موسیقی فولک از قصهها و حکایتهای قدیمی صحبت نمیکرد، بعد از گذشت تمام این سالها چه تعداد از این قصهها و حکایتها به دست ما رسیده بود.
سبک موسیقی فولک و ریشههای هنری
قبل از سال ۱۹۳۰ این نوع موسیقی تنها مربوط به مراسمها و جشنهای محلی بود و استفاده از آن در کنسرتها و مراکز هنری چندان مرسوم نبود اما در دهه ۱۹۳۰ این ژانر مورد توجه هنرمندانی همچون وودی گاتری، پیت سجر، جیمی راجرز و بورل ایس قرار گرفت و به یکی از سبکهای پر طرفدار موسیقی جهان تبدیل شد.
این موسیقی تا اوایل دهه ۱۹۶۰ مورد توجه قرار گرفت و بیشتر موضوعاتی همچون وضعیت طبقه کارگر جامعه و سختیهای مربوط زندگی به آنها را بیان می کرد.
پس از جنگ جهانی دوم، در آمریکا و بریتانیا سبک جدیدی از موسیقی فولک به وجود آمد که دیگر با آلات موسیقی سنتی نواخته نمیشد و تقلیدی از موسیقی سنتی گذشته بود. هنرمندان فعال در این ژانر گرایشات چپگرایانه مربوط به سوسیالیستها و کمونیستها داشته و از طریق این موسیقی، عقاید خود را با مردم به اشتراک می گذاشتند.
در اواسط دهه ۶۰ تا ۷۰ میلادی این موسیقی توسط باب دیلن توسعه یافت. او اولین کسی بود که موسیقی فولک را به شکل جدیدتری ارائه کرد. او در سال ۱۹۶۵ سبک سنتی موزیک فولک را متحول کرد و از آلات موسیقی الکتریکی به جای آلات موسیقی سنتی استفاده نمود. این اقدام یک انتقال بزرگ از گیتار آکوستیک به گیتار الکتروآکوستیک بود که در آن زمان مورد استقبال مردم واقع نشد. او پایه گذار سبک جدیدی از فولک بود که دیگر نام آن را نمی توان موسیقی سنتی و محلی نامید.
موسیقی فولک در ایران
کشور ما با داشتن قدمتی چند هزار ساله و فرهنگ و آداب و رسوم متفاوت، طیف گستردهای از موسیقی محلی و سنتی خاص خود را دارد. در کشور ما نواختن موسیقی برای انتقال عواطف و احساسات مردم در مراسمهای مختلف مورد استفاده قرار میگرفت. از این رو انواع مختلفی از سازها وجود دارد که هر یک مربوط به منطقهای خاص و دورهای خاص است.
موسیقی فولکلور در ایران برای منطقهای به خصوص نبوده و در تمام شهرها و روستاها نوعی از آن نواخته می شده اما این نوع موسیقی بیشتر در استانهای خراسان، لرستان، کردستان، آذربایجان، گیلان و در میان اقوامی همچون ترکمن، بختیاری و بلوچ رواج داشته است. این موسیقیها نه تنها در ملودی بلکه در زبان و گویش نیز با یکدیگر متفاوت است و برای نواختن هر یک از آن، از ساز به خصوصی استفاده میکردند.
از جمله سازهایی که بیشترین کاربرد را در موسیقی فولک ایران داشته، میتوان به سهتار، دف، دهل، دمام، کرنا، سرنا، نی، تار و بسیاری دیگر از سازهای سنتی ایرانی اشاره کرد. موسیقی فوکلور ایران سرمایهای ارزشمند از نسل گذشته است که حفظ آن میتواند نشانگر فرهنگ و تمدن بیهمتایی این مرز و بوم به جهانیان و نسلهای آینده باشد.
در متون فارسی و تا اواخر دهه ۴۰، از موسیقی فولکلور به عنوان موسیقی محلی یاد میشد؛ در صورتی که با افزایش گرایشهای فرهنگشناسی اروپایی در این دوره، بازشناسی دوباره این واژه در دستور کار دولت قرار گرفت؛ بنابراین در اوایل دهه ۵۰ واژه «موسیقی نواحی ایران» را برای بیان این سبک از موسیقی مورد استفاده قرار دادند.
فرزاد دزدمه، از فعالان سبک فولک ایرانی، معتقد است که محتوای ترانههای فولکلور ایرانی بر محورهای احساسات و عواطف مرزنشین، حماسهسازیهای برخاسته از نقش پاسداری از مرزها، ترسها، تاثیرات و خاطرات برگرفته از تهاجم دشمنان میهن است.
نکته قابل تاملی که در موسیقی فولک ایرانی وجود دارد، تاثیر حضور بیگانگان در مناطق مرزی است. برای مثال در موسیقی شمال ایران ردپایی از روسیه را میتوان مشاهده کرد. در موسیقی جنوب ایران، با حضور پرتغالیها و آمدن سیاهپوستانی که در خدمت آنان بودند، تعداد زیادی ریتم آفریقایی به موسیقی جنوب تزریق شد که همین مساله موجب غنای سبک فولک جنوبی از نظر ریتم، نسبت به سایر فولک های ایرانی است.