تاریخ : پنج شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۳ Thursday, 5 December , 2024
10

نیمچه تاریخچه «سویینگ» در جز

  • کد خبر : 13743
  • ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۷
نیمچه تاریخچه «سویینگ» در جز

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شنو، با کمی تأخیر از روز جهانی جز به متنی کوتاه از ابداع «سویینگ» در زمانی که جز آنچنان موسیقی شناخته شده‌ای نبود می‌پردازیم. تا پیش از سال ۱۹۱۲ کمتر کسی بود که با واژه «جز» آشنایی داشته باشد و حتی در آن زمان امکان استفاده از آن در ارتباط با […]

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شنو، با کمی تأخیر از روز جهانی جز به متنی کوتاه از ابداع «سویینگ» در زمانی که جز آنچنان موسیقی شناخته شده‌ای نبود می‌پردازیم.
تا پیش از سال ۱۹۱۲ کمتر کسی بود که با واژه «جز» آشنایی داشته باشد و حتی در آن زمان امکان استفاده از آن در ارتباط با ورزش، بیشتر از موسیقی بود. این واژه احتمالا ریشه در کلمه «جزم»  در قرن ۱۹ را داشته و برای اولین بار در چندین گزارش و در روزنامه به عنوان لفظ عامیانه برای بیان قدرت، انرژی، روحیه  و ریسک شکل گرفته است. با این حال کمتر از یک دهه بعد برچسب «عصر جز در دنیای غرب» به ۱۹۲۰ اختصاص داده شده است.
تنها کسی که قادر به تجسم انرژی و حالت ناگهانی جز بود فردی نبود جز لویی آمسترانگ؛ نوازنده نابغه و جوان ترومپ که در تیرگی فقر محله‌های زاغه نشین نیواولینز، در مسیر کار روزانه‌اش تا می‌سی‌سی‌پی روی قایق‌ها می‌نواخت تا بعدها در سال ۱۹۲۲ طی فصل افسانه‌ایی در سالن رقص لینکن گاردن در شیکاگو به عنوان ستاره گروه جاز croele کینگ اولیور درخشید.
آمسترانگ نوازنده مقتدری بود که گفته می‌شود به هنگام ضبط در سال ۱۹۲۳ معمولا ۱۵ قدم پیش از دیگر نوازندگان می‌ایستاد تا از عواملی که تعادل صدا را بهم میریختند جلوگیری کند. به نسبت دیگر نوازندگان جز، آن عصر بداهه نوازی‌های وی عموما طولانی و یکپارچه بود. تاثیر این نوع بداهه نوازی نرم کردن صدای زمخت سبک رگتایم و کاشت بذر سبک سویینگ، این حس گریزپای جز شد.
همراه با شکوفایی عصر جز تمرکز این موسیقی از مناطق جنوبی آمریکا و شیکاگو به نیویورک معطوف شد. گروه‌های رقص آن دوره از هارمونی سازشناسی موسیقی کلاسیک الهام می‌گرفتند اما اکثرا پیرو سبکی ظریف و آرام بودند. آنها از موسیقی با اصالت جز نیواورلنیز به عنوان چاشنی موسیقایی و تبلیغاتی استفاده می‌کردند. هر گروه رقص خواستار تکنوازی مستقلی با این سبک بود و موسیقی جرج گرشیون و پاول ویتمن نیز توسط جز دچار تغییر شد.
لیل هاردین، پیانیست و همسر دوم لویی آمسترانگ بر این باور بود که همکاری با گروه اصیل اما ساده گینگ اولیور برای همسر با استعداد او تنها نقطه‌ایی برای پیشرفت بود و وی حالا آماده نوازندگی در اکسترهای با قابلیت بیشتر مانند اکستر فلچر هندرسون در نیویورک بود.
هندرسون پیانیست اصلی black swan اولین شرکت ضبط آمریکایی_آفریقایی تبار و مسئول جمع آوری اکثر آنسامبل‌ها برای ضبط  پروژه‎‌ها بود بعد از تولد گروهی با عضویت او و آمسترانگ، آنها ابتدا به اجرای سبک نرم و روان پاول ویتمن پرداختند؛ از انجایی که هندرسون و تنظیم کننده گروه، دان ردمن احساس کردند رقصنده‌های عصر جز برای شندین صدای با اوج و گیرایی بیشتر آماده‌اند شروع به آزمایش صداهایی ازدسته‌های مختلف ساز کردند.
لویی آمسترانگ نیز در این پروژه همراه آنها بود، دوره همکاری وی با هندرسون در سال‌های ۱۹۲۴_۲۵ آنسامبل نیویورک را از یک گروه رقص تبدیل به بزرگ‌ترین و اولین گروه جز کرد و جمله بندی بیباکانه سولسیت مشهور آن بر قلم و تنظیم کل گروه تاثیر گذاشت.

لویی آرمسترانگ  (زادهٔ ۴ اوت ۱۹۰۱ – درگذشتهٔ ۶ ژوئیهٔ ۱۹۷۱) از مشهورترین موسیقی‌دانان جاز و از برجسته‌ترین ترومپتنوازان تاریخ موسیقی است. از ترانه‌های معروف وی می‌توان از «سلام دالی» (Hello, Dolly) و «چه دنیای شگفتی» (What a wonderful world) نام برد.
او را می‌توان به تنهایی مهمترین شخصیت در گسترش جَز دانست. عروج او در دههٔ ۲۰، موسیقی اجتماعی نیواورلئان را به گونه‌ای از هنر، متحول کرد که به نقل از گونتر شولر «به‌طور بالقوه قادر است با متعالی‌ترین انواع هنر در بیان موسیقایی، رقابت کند.» او همچنین، به عنوان یکی از محبوب‌ترین نوازنده‌های قرن بیستم، بیشتر از هرکسی، توانست احساس و لذت موسیقی جز را به مخاطبانش در سرتاسر جهان، منتقل کند. اگرچه در فقر و جداسازی نژادی غیرقابل تصوری بزرگ شد، اما موسیقی‌اش را به روشی سخاوتمندانه عرضه کرد که خوشایند و مایهٔ سرخوشی شنونده‌هایش می‌شود.

انتهای پیام/

ثبت امتیاز
لینک کوتاه : https://shenonews.ir/?p=13743

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0

دیدگاهها بسته است.