به گزارش خبرنگار خبرگزاری شنو، فیلم آتابای به عنوان نماینده ایران در اولین حضور جهانی خود در مراسم جوایز سینمایی آسیا پاسیفیک شرکت خواهد کرد و در بخش فیلمهای داستانی، با آثار منتخب دنیا به رقابت خواهد پرداخت.
نیکی کریمی تهیه کنندگی و کارگردانی پنجمین اثر خود با نام «آتابای» را برعهده دارد. پیش از این در جشنواره فجر سال ۹۸ نامزد سیمرغ پنج رشته و فیلم برگزیده منتقدان ماهنامه فیلم شده است.
نامزدهای نهایی آسیا پاسیفیک توسط هیات مربوطه به ریاست هونگ جون کیم از کره جنوبی در اواسط اکتبر اعلام میشوند و برگزیدگان هر بخش در تاریخ ۱۱ نوامبر (۲۰ آبان) معرفی خواهند شد.
مراسم اهدای جوایز جشنواره امسال آسیا پاسیفیک، به صورت آنلاین و با همکاری شرکت نتفیلیکس که جزو حامیان مالی اصلی مراسم است، برگزار خواهد شد. جوایز آسیاپاسیفیک سال گذشته به علت شیوع ویروس کرونا و مشکلات اقتصادی ناشی از آن لغو شدند.
هادی حجازیفر، جواد عزتی، سحر دولتشاهی، دانیال نوروش، یوسفعلی دریادل، مهلقا مینوش، معصومه ربانینیا و میرمجید حسینی بازیگران اصلی آتابای هستند.
در خلاصه داستان فیلم آمده: آتابای ۴۰ساله به همراه پدر و خواهرزادهاش در روستای پیرکندی(خوی) زندگی میکنند. او سالها پیش، دانشجوی معماری در دانشگاه هنرهای زیبای تهران بوده و یک سال مانده به فارغالتحصیلی، به علت مشکلات روحی ناشی از عشق نافرجام به هم دانشگاهیاش، ترک تحصیل کرده و به زادگاه خود بازگشته است…
نگاهی به فیلم آتابای
فیلم است یا موسیقی؟ موسیقی است یا نقاشی؟
هرچه هست، آرامش ممتدی است که تو را به سفر میبرد؛ سفر از محاصره ساختمان و ماشین و شهر به روستایی بکر و ساده در غربیترین مکانی که در مخیلهات میگنجد؛ در چارچوب جغرافیای کشورت. سفر به انتهای دشتهای وسیع . سبز در سبز با خرمنهای طلایی. و دیدار با انسانهایی رام و آرام، فضا و اتمسفری گرم و اشتهای حضور در این فضا که سیریناپذیر است. گویی تمام دردها با بازگشت است که درمان میشود. گویی تمام بازگشتها، هسته اولیهای برای شروع مجددند. گویی ما به میهمانی یک شروع تازه دعوت داریم. برای همین، زبانت را کنار بگذار؛ هویت آن دیگری را بپذیر و دل به نوایی بده که میشنوی.
نیکی کریمی حالا از کیارستمی تاثیر میپذیرد شاید هم نوری بیگله جیلان.
حالا، زاویه دیدش را ساخته است و کارگردانی پخته شده که برای قضاوت فیلمش به قابها عمق میبخشد و در پسزمینه قابهایش فطرتی طبیعی را به کار میگمارد.
او مانده است با قهرمانی شکستخورده و منزوی و کنج عزلت گزیده در دیار خود که باید سرپا شود. هادی حجازیفر آمده است تا پرده از ظاهر خشن و گستاخش برداریم؛ غم ازدستدادگی، وانهادگی شکست عشقی و تغییری که فقط عشق میتواند آن را به انجام برساند . این تغییر و تحول با اینکه به انجام میرسد اما تو گویی که در قسمتی از فیلم محو و مات است. کنشهای عشقی در سینمای ایران هنوز گم است؛ حتی اگر زبانت را عوض کنی! بله قسمتی از آتابای را نمیبینی. قسمتی که در آن، حسین علیزاده تو را مینوازد. طبیعت وحشی خوی در برت می گیرد و در دود و وهم و استعاره سیگار یحیی (با بازی جواد عزتی) گم میشود و گفتگوهای دو لبه با سحر دولتشاهی، مکمل وضع موجود میشوند. سختیهای انسانی را در روستا کالبدشکافی کردن، کار نیکی کریمی شده است.
ویژگیهای آخرین کار او کم نیست؛ زبان ترکی با زیرنویس فارسی.
طبیعتگرایی تصویری محض در ساختار درام . موسیقی محزون علیزاده و هیبت روشنفکرانه یک کارگردان که در زمین بازیگرش بازی میکند؛ بازیگری که هم فیلمنامه را نوشته هم لوکیشن را انتخاب کرده و هم نقش اول است. اینها ویژگیهایی است که کاستیها و پرحرفیها را پوشش میدهد. بازیها خوب است. سحر دولتشاهی بالاتر از حد تصور است. متن، بدقلقیها و دیرهنگامیهایی دارد اما شاید خود کارگردان هم گاه شتابی ندارد. انگار آستری را روی بوم زده. اتود میزند. اتود میزند. بعد، تابلو را نمیکشد. این خود یک تابلوست. ما بیشتر از جدل بیرونی باید به جدل درونی بپردازیم؛ آتابای نیز همین است: بازنمایی جدل درونی. این تحول شخصیتی باید صورت بگیرد و همه سامان بیابند. حتی اگر تحولی جهشی باشد. این قصه برای سینمای ایران قدری متفاوت است. قصه مقابله عشق با ترس از عشق؛ دوگانگی مردی که میخواهیم بشناسیمش و رکاب نمیدهد.
انتهای پیام/