تاریخ : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Friday, 26 April , 2024
9

نتیجه آخرین جلسه دادگاه حمید صفت

  • کد خبر : 19238
  • ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۳
نتیجه آخرین جلسه دادگاه حمید صفت
حمید صفت، رپر معروف در دومین دور از محاکمه به اتهام قتل پدرخوانده اش به رابطه صمیمی با او اشاره کرد و گفت: او برای من تولد گرفته و عکس ۲ متری ام را به دیوار خانه اش زده بود و دلیلی نداشت که من قصد کشتنش را داشته باشم و آنچه که اتفاق افتاده فقط یک حادثه است نه قتل.

به گزارش خبرنگار شنو، این خواننده رپ روز ۲۴ مرداد ماه سال ۹۶ وقتی فهمید پدرخوانده و مادرش با یکدیگر درگیر شده اند به هواداری از مادرش به خانه آنها رفت و با شوهر او درگیر شد اما در پایان این درگیری مرد ۶۶ ساله به دلیل خونریزی مغزی به بیمارستان منتقل شد و چند روز بعد نیز جانش را از دست داد تا حمید صفت به اتهام قتل او بازداشت شود.

هرچند خواننده جوان مدعی بود در مرگ پدرخوانده اش نقشی ندارد اما او بعد از انجام تحقیقات مقدماتی در دادسرای امور جنایی تهران در دادگاه کیفری محاکمه و با رای قضات دادگاه به قصاص محکوم شد.

این رای اما مدتی بعد در دیوان عالی کشور نقض شد تا امیدهای حمید برای زندگی پررنگ تر شود. به این ترتیب پرونده او بار دیگر به دادگاه کیفری فرستاده شد و او مدتی پیش دوباره محاکمه شد. در دور تازه محاکمه باز هم حمید مدعی شد که نقشی در قتل پدرخوانده اش نداشته و بیماری او باعث فوتش شده است.

در این میان نظریه پزشکی قانونی درباره علت نامه فوت متوفی چالش بزرگی برای پرونده بود، چرا که بارها نظریه های مختلف و گاه متفاوتی در این باره ارائه شد.

در این شرایط بود که قضات دادگاه ادامه رسیدگی به پرونده را به بعد از دریافت نظریه جدید پزشکی قانونی موکول کردند.

صبح روز شنبه ۲۷ شهریور ماه ۱۴۰۰ در آخرین جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی رحمانی برگزار شد بعد از دفاع نماینده دادستان از کیفرخواست، وکلای اولیای دم در غیاب آنها خواستار صدور حکم قصاص برای متهم شدند.

در ادامه حمید صفت به دفاع از خودش پرداخت و گفت: من و حاج آقا (مقتول) با یکدیگر رابطه خوبی داشتیم.

با هم باشگاه می رفتیم و ورزش می کردیم و در این مدت هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم.

حتی او دو روز قبل از حادثه برای من جشن تولد گرفته بود و یک عکس بزرگ دو متری از من به دیوار پذیرایی خانه اش زده بود. بنابر این دلیلی نداشت که من بخواهم او را به قتل برسانم.

او ادامه داد: شب قبل از حادثه فهمیدم که مادرم و حاج آقا با یکدیگر اختلاف دارند اما فردای آن روز در کمال آرامش به خانه شان رفتم اما حاج آقا عصبانی بود. من هم از اینکه مادرم را سیلی زده بود ناراحت بودم و با هم درگیری لفظی پیدا کردیم.

مادرم می خواست مانع درگیری شود. در این کشمکش شاید ۲، ۳ مرتبه دست من به او خورد اما نه سیلی زدم نه کف گرگی. بعد هم همسایه ها آمدند و ماجرا تمام شد و یک روز بعد فهمیدم او را به بیمارستان برده اند.

حمید صفت درباره آگاهی اش از بیماری های زمینه های متوفی نیز گفت: من دقیق نمی دانستم که او چه بیماری دارد.

بعد فهمیدم که او دیابت دارد اما او حتی در تولدم هم کیک خورد و از سایر بیماری هایش هم خبر نداشتم. من هیچ نقشی در مرگ او ندارم و از این بابت متاسفم.

درخواست وکلای اولیای دم

در ادامه یکی از وکلای اولیای‌دم گفت: «با توجه به نظر کمیسیون‌۱۱ نفره پزشکی قانونی علت مرگ خونریزی ناشی از ضربات به سر بوده که درخواست قصاص دارم.»
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و بار دیگر اتهامش را انکار کرد. او گفت: «باور کنید ضربه کشنده‌ای نزدم. من برای آشتی دادن به آنجا رفته بودم.»
در ادامه او به سوالات ریاست دادگاه پاسخ داد.

قاضی: در اظهارات در دادسرا گفته بودی سه ضربه به مقتول زده بودی. چه دفاعی داری؟

متهم: مادرم میان من و حاج آقا حائل بود. من او را گرفته بودم تا به مادرم ضربه نزند. در آن شرایط فقط سه بار دستم به صورتش برخورد کرد. اصطلاح کف گرگی هم در آگاهی به من القا شد. اگر قصد ضربه زدن داشتم مادرم را هل می‌دادم و او را هم می‌ز‌دم.
بعد از دستگیری مرا به دادسرا بردند و بازپرس به من گفت بهتر است به قتل اعتراف کنم.
آنجا بود که پزشک گفت مقتول بر اثر برخورد جسم سخت به سرش فوت شده است! باور کنید ضربه‌ای نزدم.

قاضی: اعتراف کرده‌ای گلدان را به سمت دیوار پرتاب کرده‌ای. پس درگیری شدید بوده است؟

متهم: اگر درگیری شدید بود گلدان را مستقیم به سمت حاج آقا پرتاب می‌کردم. ولی گلدان را به سمت دیوار پرتاب کردم و به مادرم گفتم لباس‌هایش را بپوشد تا خانه را ترک کنیم.

آخرین دفاع

متهم در آخرین دفاعش گفت: «شب قبل از محاکمه در زندان خلوت کردم و در دو صفحه دفاعیاتم را نوشتم. در این چند سال نه عصبانی شدم و نه خشم گرفتم.
اما آن روز فقط وقتی به حاج آقا اعتراض کردم که چرا مادرم را می‌زنی او گفت اگر لازم باشد باز هم او را کتک می‌زند.
خب انتظار شنیدن این حرف را نداشتم. همین باعث شد عصبانی شوم.
او در ادامه گفت: «هر حکمی برایم صادر شوم مطیع آن هستم. فقط تقاضا دارم همراه با عدالت باشد. باور کنید قصد قتل نداشتم و هنوز هم از مرگ او ناراحت هستم او جای پدر من بود.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

انتهای پیام/

5/5 - (1 امتیاز)
لینک کوتاه : https://shenonews.ir/?p=19238

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0

دیدگاهها بسته است.